میان هر دو طبقۀ زمین تا زمین هفتم، مردار هر چیزی هالک، مابین سر کوه و اسفل آن، همواری میان هر دو چیز، هرچه فروافتد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) جمع واژۀ هلکه. (منتهی الارب). رجوع به هلکه شود
میان هر دو طبقۀ زمین تا زمین هفتم، مردار هر چیزی هالک، مابین سر کوه و اسفل آن، همواری میان هر دو چیز، هرچه فروافتد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) جَمعِ واژۀ هلکه. (منتهی الارب). رجوع به هلکه شود
مردن و نیست شدن چرمی که آنرامانندکفه ترازو می ساختند وازسرچوب منجنیق می آویختند وسپس آنرا پرازسنگ کرده بجانب دشمن می انداختند: (چون هلکی شدم بفن بسته منجنیق تن سنگ اراده اجل نشکند اربردهلک) (عمیدلوبکی)
مردن و نیست شدن چرمی که آنرامانندکفه ترازو می ساختند وازسرچوب منجنیق می آویختند وسپس آنرا پرازسنگ کرده بجانب دشمن می انداختند: (چون هلکی شدم بفن بسته منجنیق تن سنگ اراده اجل نشکند اربردهلک) (عمیدلوبکی)
جزیره ای در دریای احمر مابین یمن و حبشه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جزیره ای است میان برّ یمن و و برّ حبشه (قاموس). و بدانجا مغاص لؤلؤ است. (نخب سنجاری ص 32). جزیره ای است در دریای یمن و آن لنگرگاه کشتیهاست برای بلاد یمن و حبشه. شهری است کوچک و گرم که در زمان بنی امیه تبعیدگاه مقصران بوده است. (از معجم البلدان)
جزیره ای در دریای احمر مابین یمن و حبشه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جزیره ای است میان برّ یمن و و برّ حبشه (قاموس). و بدانجا مغاص لؤلؤ است. (نخب سنجاری ص 32). جزیره ای است در دریای یمن و آن لنگرگاه کشتیهاست برای بلاد یمن و حبشه. شهری است کوچک و گرم که در زمان بنی امیه تبعیدگاه مقصران بوده است. (از معجم البلدان)
کشنده. ممیت. میراننده و هلاک کننده. (آنندراج). قاتل. متبر: به علتهای مزمن و دردهای مهلک گرفتار گشته. (کلیله و دمنه). بعد از آن ملاحدۀ مخاذیل برکیارق را کارد زدند مهلک نبود و اثر نکرد. (سلجوقنامۀ ظهیری ص 36) ، نیست کننده. تباه کننده. متلف. ج، مهلکات. مقابل محیی. مقابل منجی
کشنده. ممیت. میراننده و هلاک کننده. (آنندراج). قاتل. متبر: به علتهای مزمن و دردهای مهلک گرفتار گشته. (کلیله و دمنه). بعد از آن ملاحدۀ مخاذیل برکیارق را کارد زدند مهلک نبود و اثر نکرد. (سلجوقنامۀ ظهیری ص 36) ، نیست کننده. تباه کننده. متلف. ج، مهلکات. مقابل محیی. مقابل منجی
قاتل، کشنده، میراننده و هلاک کننده کشنده میراننده مردات مرداد هلاک کننده کشنده: (بعد از آن ملاحده مخاذیل برکیارق را کار دزدند مهلک نبود و اثر نکرد)، جمع مهلکین
قاتل، کشنده، میراننده و هلاک کننده کشنده میراننده مردات مرداد هلاک کننده کشنده: (بعد از آن ملاحده مخاذیل برکیارق را کار دزدند مهلک نبود و اثر نکرد)، جمع مهلکین