معنی هلک هلک مردن و نیست شدن چرمی که آنرامانندکفه ترازو می ساختند وازسرچوب منجنیق می آویختند وسپس آنرا پرازسنگ کرده بجانب دشمن می انداختند: (چون هلکی شدم بفن بسته منجنیق تن سنگ اراده اجل نشکند اربردهلک) (عمیدلوبکی) فرهنگ لغت هوشیار