جدول جو
جدول جو

معنی هلوچین - جستجوی لغت در جدول جو

هلوچین
(هَُ)
ریسمانی باشد که در روزهای عید و جشن از جایی آویزند و زنان و کودکان بر آن نشینند و در هوا آیند و روند. (برهان). رجوع به هلو شود
لغت نامه دهخدا
هلوچین
ریسمانی که کودکان ازجایی آویزند وبرآن نشیندودرهواآیند وروند، ارجوحه تاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلورین
تصویر بلورین
(دخترانه)
بلور (عربی) + ین (فارسی) منسوب به بلور، شفاف و درخشان مانند بلور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هلورین
تصویر هلورین
(پسرانه)
ریختن چیزی از بالا به پایین (نگارش کردی: ههوهرین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هلپرین
تصویر هلپرین
(دخترانه)
رقصیدن (نگارش کردی: ههپهین)
فرهنگ نامهای ایرانی
پروتئینی نامحلول در آب و محلول در اسید و قلیا که با هماتین ترکیب می شود و هموگلوبین را می سازد
فرهنگ فارسی عمید
اکسید آلومینیوم که در خاک وجود دارد و به حالت متبلور و به شکل های گوناگون چون لعل، یاقوت، زمرد و زبرجد نیز دیده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هلاهین
تصویر هلاهین
هان، آگاه باش. برای آگاهاندن و تنبیه به کار می رود، برای مثال رفتند به جمله یارکانت / بپسیج تو راه را هلاهین (ناصرخسرو - ۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هروئین
تصویر هروئین
گردی سفید رنگ، بی بو، تلخ و اعتیادآور از مشتقات مرفین، که از مرفین و کوکائین قوی تر و کشنده تر است و استعمال آن اثر آنی و شدید تخدیری در انسان تولید می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلاچین
تصویر بلاچین
بلاگردان، چیزی که بلا را از انسان بگرداند و دور کند، صدقه، قربانی، بلاچین
فرهنگ فارسی عمید
گرد سفید و بی بو و تلخ مزه ایست که در آب بسیار کم حل میشود و معمولاً در طب کلریدرات آنرا بکار میبرند که در آب قابل حل است، یکی از مواد مخدر خطرناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم چین
تصویر هم چین
همچنین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلاهین
تصویر هلاهین
برای تنبیه وآگاهانیدن بکاررود: (رفتند بجمله یار کانت ببسیج تراه راهلاهین خ) (ناصرخسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلوزون
تصویر هلوزون
اسلیمی خطایی ونقشهای دیگر که بر اطراف کتابه خانه وغیره نقش کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هالوجین
تصویر هالوجین
بادپیچ تاب ارجوحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوچیدن
تصویر لوچیدن
بصورتی بد و غیر صورت اصلی خود در آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوچیدن
تصویر کلوچیدن
خاییدن و جویدن چیز هایی که صدا کند مانند نبات و نان خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلودین
تصویر کلودین
فرانسوی سریشم پنبه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فهلوی در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) فهلویون فهلویان، حکیمان خسروانی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع علوی درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) علویون
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه طلوع پگاهان بر دمیدن پگاه دروغین و پگاه راستین تثنیه طلوع طلوع صبح کاذب و طلوع صبح صادق
فرهنگ لغت هوشیار
مها بین منسوب به بلور ساخته شده از بلور بلوری، جلیدیه. یا دست بلورین. دستی که مانند بلور صاف و شفاف باشد
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی سیمک زنگ یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت بصورت بلورین موجود است. و معمولا آنرا از تصفیه بکسیت بدست میاورند. آلومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در 2040 درجه حرارت ذوب میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلاچین
تصویر بلاچین
بلا گردان
فرهنگ لغت هوشیار
((هِ))
گرد سفید رنگی است از مشتقات مرفین ولی از مرفین و کوکایین قوی تر و کشنده تر که اعتیادآور است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
منسوب به بلور، ساخته شده از بلور، بلوری، جلیدیه، دست ، دستی که مانند بلور صاف و شفاف است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلاچین
تصویر بلاچین
((بَ))
بلاگردان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلومین
تصویر آلومین
یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت به صورت بلورین موجود است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلومین
تصویر آلومین
سیم کزنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
Crystalline
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
кристаллический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
kristallin
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
кристалічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
krystaliczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بلورین
تصویر بلورین
水晶的
دیکشنری فارسی به چینی