معنی بلورین - فرهنگ فارسی معین
معنی بلورین
- بلورین
- منسوب به بلور، ساخته شده از بلور، بلوری، جلیدیه، دست ، دستی که مانند بلور صاف و شفاف است
تصویر بلورین
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بلورین
بلورین
- بلورین
- مها بین منسوب به بلور ساخته شده از بلور بلوری، جلیدیه. یا دست بلورین. دستی که مانند بلور صاف و شفاف باشد
فرهنگ لغت هوشیار
بلورین
- بلورین
- بلور (عربی) + ین (فارسی) منسوب به بلور، شفاف و درخشان مانند بلور
فرهنگ نامهای ایرانی