ابن مره بن عائذه بن مالک بن بکر بن سعد بن ضبه ضبی. از صحابه است و در واقعۀ ’مؤته’ شهید شد. (از الاصابه ج 4 قسم اول ص 261). در علم رجال و حدیث، صحابی جایگاه رفیعی دارد. هر فردی که پیامبر را درک کرده، مسلمان شده و در مسیر اسلام باقی مانده، به عنوان صحابی شناخته می شود. صحابه پل ارتباطی بین پیامبر و نسل های بعدی مسلمانان بودند. ابن هیثم بن جریر. وی در دورۀ جاهلیت و اسلام میزیست. و در فتوحات عمر شرکت کرد. و در واقعۀ جمل شهید شد. پدرش از سردارانی بود که در واقعۀ ’ذی قار’ با کسری جنگید. (از الاصابه ج 5 قسم سوم ص 111)
ابن مره بن عائذه بن مالک بن بکر بن سعد بن ضبه ضبی. از صحابه است و در واقعۀ ’مؤته’ شهید شد. (از الاصابه ج 4 قسم اول ص 261). در علم رجال و حدیث، صحابی جایگاه رفیعی دارد. هر فردی که پیامبر را درک کرده، مسلمان شده و در مسیر اسلام باقی مانده، به عنوان صحابی شناخته می شود. صحابه پل ارتباطی بین پیامبر و نسل های بعدی مسلمانان بودند. ابن هیثم بن جریر. وی در دورۀ جاهلیت و اسلام میزیست. و در فتوحات عمر شرکت کرد. و در واقعۀ جمل شهید شد. پدرش از سردارانی بود که در واقعۀ ’ذی قار’ با کسری جنگید. (از الاصابه ج 5 قسم سوم ص 111)
نام پدر قبیلۀ تغلب. (منتهی الارب) (آنندراج). صاحب تاج العروس آرد: غلباء نام پدرقبیله ای است معروف به تغلب، شاعر گوید: و اورثنی بنوالغلباء مجداً حدیثاً بعدمجدهم القدیم. و شاید بنی غلباءقبیلۀ دیگری جز تغلب باشد. در مصباح آمده: بنی تغلب قبیله ای از مشرکان عرب بودند. - انتهی
نام پدر قبیلۀ تغلب. (منتهی الارب) (آنندراج). صاحب تاج العروس آرد: غلباء نام پدرقبیله ای است معروف به تغلب، شاعر گوید: و اورثنی بنوالغلباء مجداً حدیثاً بعدمجدهم القدیم. و شاید بنی غلباءقبیلۀ دیگری جز تغلب باشد. در مصباح آمده: بنی تغلب قبیله ای از مشرکان عرب بودند. - انتهی
گرد و غبار هوا که از روزن در آفتاب پیدا آید و به دود ماند. نغام. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). آن گرد پراکنده که چون آفتاب از روزنه تابد، نماید. (ترجمان تهذیب عادل). غبار یا چیزی شبیه به دود که در نور خورشید پراکنده باشد. (اقرب الموارد). مطلق غبار. غبار یا چیزی شبیه به دود که در هوا پراکنده باشد. (تاج العروس). آن چیز که چون نور خورشید از روزن تابد به شکل ستونی دیده شود، و در آن اجزاء لطیف گوناگونی است که دیده شوند و لمس نگردند. خدای تعالی اعمال کفار را در روز قیامت تشبیه به هباء کرده وفرماید: ’و قدمنا الی ما عملوا من عمل فجعلناه هباءمنثورا’. (قرآن 23/25). و بعضی تصور کرده اند مراد خداوند از کلمه ذره در آیۀ: ’فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره’ (قرآن 7/99 و8) همین هباء باشد. و نیز شعرا و نویسندگان، به هباء تشبیهاتی کرده اند. (صبح الاعشی، ج 2 ص 176) ، غبار و ریزه های خاک بلند رفته و پراکنده بر زمین. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). ذرات خاک پراکنده بر روی زمین. (اقرب الموارد) (تاج العروس). ابن شمیل گوید: ذرات خاک که باد بر هوا پراکند و بر روی بدن و لباس مردم نشیند. در عربی گفته میشود: ’اری فی السماء هباء’ و گفته نمیشود ’یومنا ذوهباء’ و نه ’ذوهبوه’. (تاج العروس) ، مردم کم عقل. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس). ج، اهباء، (اصطلاح عرفانی) ماده ای که مصور بصوراجسام عالم است و همه از او پیدا میگردند و او را عنقاء گفته اند و حکماء هیولی خوانند. (فرهنگ مصطلحات عرفاء تألیف سید جعفر سجادی ص 425). و برای اطلاع بیشتر رجوع به تعریفات سید شریف چ استانبول ص 173 شود وزنی برابر 11741824 از حبه یا 00000029% از غرام. (معجم متن اللغه)
گرد و غبار هوا که از روزن در آفتاب پیدا آید و به دود ماند. نغام. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). آن گرد پراکنده که چون آفتاب از روزنه تابد، نماید. (ترجمان تهذیب عادل). غبار یا چیزی شبیه به دود که در نور خورشید پراکنده باشد. (اقرب الموارد). مطلق غبار. غبار یا چیزی شبیه به دود که در هوا پراکنده باشد. (تاج العروس). آن چیز که چون نور خورشید از روزن تابد به شکل ستونی دیده شود، و در آن اجزاء لطیف گوناگونی است که دیده شوند و لمس نگردند. خدای تعالی اعمال کفار را در روز قیامت تشبیه به هباء کرده وفرماید: ’و قدمنا الی ما عملوا من عمل فجعلناه هباءمنثورا’. (قرآن 23/25). و بعضی تصور کرده اند مراد خداوند از کلمه ذره در آیۀ: ’فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره’ (قرآن 7/99 و8) همین هباء باشد. و نیز شعرا و نویسندگان، به هباء تشبیهاتی کرده اند. (صبح الاعشی، ج 2 ص 176) ، غبار و ریزه های خاک بلند رفته و پراکنده بر زمین. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). ذرات خاک پراکنده بر روی زمین. (اقرب الموارد) (تاج العروس). ابن شمیل گوید: ذرات خاک که باد بر هوا پراکند و بر روی بدن و لباس مردم نشیند. در عربی گفته میشود: ’اری فی السماء هباء’ و گفته نمیشود ’یومنا ذوهباء’ و نه ’ذوهبوه’. (تاج العروس) ، مردم کم عقل. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس). ج، اَهباء، (اصطلاح عرفانی) ماده ای که مصور بصوراجسام عالم است و همه از او پیدا میگردند و او را عنقاء گفته اند و حکماء هیولی خوانند. (فرهنگ مصطلحات عرفاء تألیف سید جعفر سجادی ص 425). و برای اطلاع بیشتر رجوع به تعریفات سید شریف چ استانبول ص 173 شود وزنی برابر 11741824 از حبه یا 00000029% از غرام. (معجم متن اللغه)
گرد و غبار هوا که از روزن در آفتاب پیدا آید و به دود ماند، هبا در فارسی خوار ناچیز به گواژ، دور گرد گرد وغبارهوا که ازروز درآفتاب پیداآید وشبیه به دوداست: (مجره چون ضیاکه انداوفتد بروزن ونجوم اوهبای او) (منوچهری) یا هبا وهدر (هباوهدر)، ضایع شده، رایگان مفت، ماده ای که مصوربصور اجسام عالم است وهمه ازاوپیدا میگردند واوراعنقاگفته اندو حکما هیولی خوانند، کم عقل، وزنی برابر 1741824 ازحبه یا 000000029 ازغرامواحد وزن برابر 6، 1 ذره ومساوی 72، 1 قطمیر: (نقیری هشت قطمیراست وانگه ده ودوذره آمد وزن قطمیر) (هبارانصف ثلث ذره بشمار بهرخمسی ازآن یک وهمه برگیرخ)
گرد و غبار هوا که از روزن در آفتاب پیدا آید و به دود ماند، هبا در فارسی خوار ناچیز به گواژ، دور گرد گرد وغبارهوا که ازروز درآفتاب پیداآید وشبیه به دوداست: (مجره چون ضیاکه انداوفتد بروزن ونجوم اوهبای او) (منوچهری) یا هبا وهدر (هباوهدر)، ضایع شده، رایگان مفت، ماده ای که مصوربصور اجسام عالم است وهمه ازاوپیدا میگردند واوراعنقاگفته اندو حکما هیولی خوانند، کم عقل، وزنی برابر 1741824 ازحبه یا 000000029 ازغرامواحد وزن برابر 6، 1 ذره ومساوی 72، 1 قطمیر: (نقیری هشت قطمیراست وانگه ده ودوذره آمد وزن قطمیر) (هبارانصف ثلث ذره بشمار بهرخمسی ازآن یک وهمه برگیرخ)