پشته. کوه گسترده بر زمین. (منتهی الارب)، کوه به یک سنگ سرشته، کوه بلند و دراز و تنها و سرخ رنگ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، باران بزرگ قطرۀ پیوسته. (منتهی الارب). باران. (اقرب الموارد). ج، هضب (ه ض / ه) ، هضاب، هضبات. جج، اهاضیب. (منتهی الارب). ابوزید گوید: اهاضیب، مفردش هضاب و مفرد هضاب، هضب است. (از اقرب الموارد). رجوع به هضاب شود
پشته. کوه گسترده بر زمین. (منتهی الارب)، کوه به یک سنگ سرشته، کوه بلند و دراز و تنها و سرخ رنگ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، باران بزرگ قطرۀ پیوسته. (منتهی الارب). باران. (اقرب الموارد). ج، هضب (هَِ ض َ / هََ) ، هضاب، هضبات. جج، اهاضیب. (منتهی الارب). ابوزید گوید: اهاضیب، مفردش هضاب و مفرد هضاب، هضب است. (از اقرب الموارد). رجوع به هضاب شود
هضبه در فارسی کوه پشت، پشته تپه، یک بار بارش کوه گسترده برزمین، کوهی که تنها ازیک پارچه سنگ باشد، کوه درازبلند ومنفرسرخ رنگ، کوه (مطلقا)، پشته کم گیاه، باران بزرگ قطره هضبات. وپیوسته،جمع هضاب
هضبه در فارسی کوه پشت، پشته تپه، یک بار بارش کوه گسترده برزمین، کوهی که تنها ازیک پارچه سنگ باشد، کوه درازبلند ومنفرسرخ رنگ، کوه (مطلقا)، پشته کم گیاه، باران بزرگ قطره هضبات. وپیوسته،جمع هضاب