دهی از بخش دستجرد شهرستان قم. کوهستانی و سرد و دارای 331 تن سکنه است. از قنات و چشمه سارها مشروب میشود. محصول عمده اش غله و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از بخش دستجرد شهرستان قم. کوهستانی و سرد و دارای 331 تن سکنه است. از قنات و چشمه سارها مشروب میشود. محصول عمده اش غله و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، درکنار راه مالرو دستگرد به پرچل، کوهستانی و سردسیر، آب آن از قنات و چشمه، محصول آن غلات، لبنیات، چغندرو پنبه است، 253 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند، از صنایع دستی پارچه بافی در آن معمول است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، درکنار راه مالرو دستگرد به پرچل، کوهستانی و سردسیر، آب آن از قنات و چشمه، محصول آن غلات، لبنیات، چغندرو پنبه است، 253 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند، از صنایع دستی پارچه بافی در آن معمول است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
در تشکیلات مرکزی حکومت ساسانی وزیر بزرگ را هزاربد می گفتند که به زبان پهلوی ساسانی هزارپتی میشود. (از ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ترجمه رشید یاسمی چ 2 ص 133)
در تشکیلات مرکزی حکومت ساسانی وزیر بزرگ را هزاربد می گفتند که به زبان پهلوی ساسانی هزارپتی میشود. (از ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ترجمه رشید یاسمی چ 2 ص 133)
یا پران پرویز، دهی است از بخش طرهان شهرستان خرم آباد، دارای 360 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام، دارای 85 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی است از بخش دلفان شهرستان خرم آبادبا 180 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
یا پَران پَرویز، دهی است از بخش طرهان شهرستان خرم آباد، دارای 360 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام، دارای 85 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی است از بخش دلفان شهرستان خرم آبادبا 180 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
هزاردستان. (انجمن آرا). بلبل. عندلیب. هزار. هزاران. (یادداشت به خط مؤلف). و او را هزارآواز هم میگویند. (برهان) : تا هزارآوا از سرو برآرد آواز گوید او را مزن ای باربد رودنواز. منوچهری. بر گل نظم چون هزارآوا تا گه صبح می سرایم من. مسعودسعد. صفیر صلصل و لحن چکاوک و ساری نفیر فاخته و نغمۀ هزارآوا. خاقانی. رجوع به هزارآواز و هزاردستان شود
هزاردستان. (انجمن آرا). بلبل. عندلیب. هزار. هزاران. (یادداشت به خط مؤلف). و او را هزارآواز هم میگویند. (برهان) : تا هزارآوا از سرو برآرد آواز گوید او را مزن ای باربد رودنواز. منوچهری. بر گل نظم چون هزارآوا تا گه صبح می سرایم من. مسعودسعد. صفیر صلصل و لحن چکاوک و ساری نفیر فاخته و نغمۀ هزارآوا. خاقانی. رجوع به هزارآواز و هزاردستان شود
دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 388 تن سکنه دارد، مزار پیر خواجه نجم الدین در این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)، رجوع به تاریخ غازان چ کارل یان ص 19 و 20 شود شهری است در اقصای بنگاله، (غیاث) (آنندراج)
دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 388 تن سکنه دارد، مزار پیر خواجه نجم الدین در این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)، رجوع به تاریخ غازان چ کارل یان ص 19 و 20 شود شهری است در اقصای بنگاله، (غیاث) (آنندراج)
دهی از دهستان صالح آباد است که در بخش جنت آباد شهرستان مشهد واقع است و 126 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 611 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی است و 671 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی از بخش کنگی شهرستان زابل است که 400 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان صالح آباد است که در بخش جنت آباد شهرستان مشهد واقع است و 126 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی از دهستان نقاب است که در بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع است و 611 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی است و 671 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی از بخش کنگی شهرستان زابل است که 400 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد در 9000گزی شمال بوکان و 1500 گزی باختر شوسۀ بوکان به میاندوآب، جلگه، معتدل و مالاریائی است، 120 تن سکنه دارد، آب آن از سیمین رود، محصول آنجا غلات، توتون، چغندر، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی جاجیم بافی است، راه شوسه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان آختاچی بوکان بخش بوکان شهرستان مهاباد در 9000گزی شمال بوکان و 1500 گزی باختر شوسۀ بوکان به میاندوآب، جلگه، معتدل و مالاریائی است، 120 تن سکنه دارد، آب آن از سیمین رود، محصول آنجا غلات، توتون، چغندر، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی جاجیم بافی است، راه شوسه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران، چهارهزارگزی خاور تجریش، در دامنه سردسیر، 367 تن سکنه دارد، آب از چشمه سار کوهستانی و قنات، محصول آن غلات، مختصر بنشن، میوه جات مختلف، شغل اهالی زراعت، کسب، باغبانی، راه شوسه به تجریش دارد، شاه آباد که بیمارستان مسلولین در آن واقع است مجاور دارآباد و جزء دارآباد منظورشده است، در این بیمارستان 800 الی 1000 نفر مریض معالجه میشوند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 86)
دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران، چهارهزارگزی خاور تجریش، در دامنه سردسیر، 367 تن سکنه دارد، آب از چشمه سار کوهستانی و قنات، محصول آن غلات، مختصر بنشن، میوه جات مختلف، شغل اهالی زراعت، کسب، باغبانی، راه شوسه به تجریش دارد، شاه آباد که بیمارستان مسلولین در آن واقع است مجاور دارآباد و جزء دارآباد منظورشده است، در این بیمارستان 800 الی 1000 نفر مریض معالجه میشوند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 86)
دهی است از دهستان مهربان بخش کبودراهنگ شهرستان همدان، در 34هزارگزی شمال غربی قصبۀ کبودراهنگ در منطقۀ ناهموار سردسیری واقع است و 210 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان مهربان بخش کبودراهنگ شهرستان همدان، در 34هزارگزی شمال غربی قصبۀ کبودراهنگ در منطقۀ ناهموار سردسیری واقع است و 210 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
هزارآوا. (برهان). بلبل. عندلیب. هزار. هزاران. هزاردستان: هزارآواز چون دانا همه نیکو و خوش گوید ولیکن زاغ همچون مرد جاهل ژاژها خاید. ناصرخسرو. رجوع به هزارآوا و هزاردستان شود
هزارآوا. (برهان). بلبل. عندلیب. هزار. هزاران. هزاردستان: هزارآواز چون دانا همه نیکو و خوش گوید ولیکن زاغ همچون مرد جاهل ژاژها خاید. ناصرخسرو. رجوع به هزارآوا و هزاردستان شود
نام دیگری از استراباد است. (حاشیۀ تاریخ بیهقی چ فیاض ص 135) : این محدث به ستارآباد رفت نزدیک منوچهر. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 135). و باکالیجار مال مواضعت گرگان دوساله با هدیه ها بفرستد و نیز خدمت کند و اگر راست نرود یکی تا ستارآباد برویم. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 444). جواب داد که عزیمت قرار گرفته است که به ستارآبادآییم مقام آنجا کنیم. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 451)
نام دیگری از استراباد است. (حاشیۀ تاریخ بیهقی چ فیاض ص 135) : این محدث به ستارآباد رفت نزدیک منوچهر. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 135). و باکالیجار مال مواضعت گرگان دوساله با هدیه ها بفرستد و نیز خدمت کند و اگر راست نرود یکی تا ستارآباد برویم. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 444). جواب داد که عزیمت قرار گرفته است که به ستارآبادآییم مقام آنجا کنیم. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 451)
دهی است جزء دهستان فشافویۀ بخش ری شهرستان تهران. دارای 275 تن سکنه. آب آن از قنات و فاضل آب رود خانه کرج. محصول آن غلات و چغندرقند و شغل اهالی زراعت و راه مالرو و از طریق قنبرآباد ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان فشافویۀ بخش ری شهرستان تهران. دارای 275 تن سکنه. آب آن از قنات و فاضل آب رود خانه کرج. محصول آن غلات و چغندرقند و شغل اهالی زراعت و راه مالرو و از طریق قنبرآباد ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. واقع در 12هزارگزی شمال خاوری صفی آباد و 10هزارگزی خاور اتومبیل رو راه صفی آباد به بام. ناحیه ای است کوهستانی. هوای آن معتدل است و 254 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات، زیره و بنشن است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. واقع در 12هزارگزی شمال خاوری صفی آباد و 10هزارگزی خاور اتومبیل رو راه صفی آباد به بام. ناحیه ای است کوهستانی. هوای آن معتدل است و 254 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات، زیره و بنشن است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)