دهی است از دهستان حومه مشکان بخش نی ریز شهرستان فسا، واقع در 20 هزارگزی جنوب خاوری نی ریز. جایی است کوهستانی و معتدل و دارای 80 تن سکنه. از قنات و چشمه مشروب میشود. محصول عمده اش غلات است. شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. مزرعۀ چنار و ده مسی جزواین قریه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان حومه مشکان بخش نی ریز شهرستان فسا، واقع در 20 هزارگزی جنوب خاوری نی ریز. جایی است کوهستانی و معتدل و دارای 80 تن سکنه. از قنات و چشمه مشروب میشود. محصول عمده اش غلات است. شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. مزرعۀ چنار و ده مسی جزواین قریه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 11هزارگزی شمال باختری مرکز دهستان کوهدشت. ناحیه ای است دامنه و معتدل و دارای 180 تن سکنه است. از آب چشمه مشروب میشود. محصول عمده اش غلات، لبنیات و پشم و کار مردم زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 11هزارگزی شمال باختری مرکز دهستان کوهدشت. ناحیه ای است دامنه و معتدل و دارای 180 تن سکنه است. از آب چشمه مشروب میشود. محصول عمده اش غلات، لبنیات و پشم و کار مردم زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان. سکنۀ آن 286 تن است. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و لبنیات و انگور و صیفی. صنایع دستی زنان آنجا قالیبافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان. سکنۀ آن 286 تن است. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و لبنیات و انگور و صیفی. صنایع دستی زنان آنجا قالیبافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
هاکن، نام چند تن از سلاطین نروژ است و معروفترین آنها عبارتند از: هاکین اول 936 میلادی 958 میلادی هاکین ششم 1247 میلادی 1263 میلادی هاکین هفتم 1350 میلادی 1363 میلادی هاکین اول در ترویج و نشر دین مسیح فعالیت شدیدی نمود تا آنجا که جان را در سر این سودا گذارد، هاکین ششم، جزائر ایسلند، گروئنلند و شتلاند را ضبط نمود و برخی از قوانین را وضع کرد، هاکین هفتم سوئد را هم بر کشور خویش ملحق ساخت، ولی جذب قلوب سوئدیان برایش میسر نشد و در نتیجه وی را خلع کردند، بعدها زوجه اش مارگریت که دختر پادشاه دانمارک بود از سوئد و نروژ مملکت واحدی تشکیل داد، (قاموس الاعلام ترکی)
هاکن، نام چند تن از سلاطین نروژ است و معروفترین آنها عبارتند از: هاکین اول 936 میلادی 958 میلادی هاکین ششم 1247 میلادی 1263 میلادی هاکین هفتم 1350 میلادی 1363 میلادی هاکین اول در ترویج و نشر دین مسیح فعالیت شدیدی نمود تا آنجا که جان را در سر این سودا گذارد، هاکین ششم، جزائر ایسلند، گروئنلند و شتلاند را ضبط نمود و برخی از قوانین را وضع کرد، هاکین هفتم سوئد را هم بر کشور خویش ملحق ساخت، ولی جذب قلوب سوئدیان برایش میسر نشد و در نتیجه وی را خلع کردند، بعدها زوجه اش مارگریت که دختر پادشاه دانمارک بود از سوئد و نروژ مملکت واحدی تشکیل داد، (قاموس الاعلام ترکی)
یکی از بخشهای شهرستان کرمانشاهان است. این بخش در خاور شهرستان واقع شده حدود مشخصات آن به شرح زیراست: از طرف شمال به بخش صحنه، از طرف خاور به شهرستان های نهاوند و خرم آباد، از جنوب به شهرستان خرم آباد و از باختر همه جا امتداد رود خانه گاماسیاب. هوای بخش مانند سایر بخش های مجاور سردسیر است. آب قراء آن از چشمه ها و زه آب رودخانه های محلی و قنوات کوچک تأمین میشود. محصول عمده اش غلات، حبوبات آبی و دیمی، لبنیات و سایر محصولات دامی، میوه جات، الوار و کتیرا است. ارتفاعات آن عبارت است از: کوههای شیرز (شاه رزم) و کوه گون بان در شمال، کوه گل زرد در خاور، کوه سیاه کمر کوه امامزاده و کوه خاوری چمن اسماعیل از جنوب این بخش را محصور نموده است. ارتفاع قصبۀ هرسین از سطح دریا 1582 متر است. گودترین آبادی این بخش قریۀگروه بان 1241 متر از سطح اقیانوس مرتفعتر است مهمترین رود خانه این بخش همان رود خانه هرسین بوده پس ازمشروب نمودن قصبه و گرداندن چندین آسیاب وارد دهکده های بخش میگردد. این بخش تابع فرمانداری کرمانشاه است و از 56 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. جمعیت آن درحدود 185000 نفر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). قلعه ای است و قصبه ای در پای آن. هوای معتدل دارد و آبهای روان. (نزهه القلوب). از بلوکات کرمانشاهان است. حد شمالی آن صحنه، حد شرقی نهاوند، حد جنوبی لرستان و غربی کرمانشاه است. از چشمه ای که قریب پانزده سنگ آب دارد مشروب میشود. (از جغرافیای اقتصادی کیهان). در حفاریهای این ناحیه مقداری آثار تاریخی گرانبها از دورۀ حکومت مقدونی ها در ایران به دست آمده است. رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 1908 و 1909 شود
یکی از بخشهای شهرستان کرمانشاهان است. این بخش در خاور شهرستان واقع شده حدود مشخصات آن به شرح زیراست: از طرف شمال به بخش صحنه، از طرف خاور به شهرستان های نهاوند و خرم آباد، از جنوب به شهرستان خرم آباد و از باختر همه جا امتداد رود خانه گاماسیاب. هوای بخش مانند سایر بخش های مجاور سردسیر است. آب قراء آن از چشمه ها و زه آب رودخانه های محلی و قنوات کوچک تأمین میشود. محصول عمده اش غلات، حبوبات آبی و دیمی، لبنیات و سایر محصولات دامی، میوه جات، الوار و کتیرا است. ارتفاعات آن عبارت است از: کوههای شیرز (شاه رزم) و کوه گون بان در شمال، کوه گل زرد در خاور، کوه سیاه کمر کوه امامزاده و کوه خاوری چمن اسماعیل از جنوب این بخش را محصور نموده است. ارتفاع قصبۀ هرسین از سطح دریا 1582 متر است. گودترین آبادی این بخش قریۀگروه بان 1241 متر از سطح اقیانوس مرتفعتر است مهمترین رود خانه این بخش همان رود خانه هرسین بوده پس ازمشروب نمودن قصبه و گرداندن چندین آسیاب وارد دهکده های بخش میگردد. این بخش تابع فرمانداری کرمانشاه است و از 56 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. جمعیت آن درحدود 185000 نفر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). قلعه ای است و قصبه ای در پای آن. هوای معتدل دارد و آبهای روان. (نزهه القلوب). از بلوکات کرمانشاهان است. حد شمالی آن صحنه، حد شرقی نهاوند، حد جنوبی لرستان و غربی کرمانشاه است. از چشمه ای که قریب پانزده سنگ آب دارد مشروب میشود. (از جغرافیای اقتصادی کیهان). در حفاریهای این ناحیه مقداری آثار تاریخی گرانبها از دورۀ حکومت مقدونی ها در ایران به دست آمده است. رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 1908 و 1909 شود
چیزی کثیف. (آنندراج). هر چیز کثیف و پلید و ناپاک و ملوث. (ناظم الاطباء). چیز چرکدار. (فرهنگ نظام). چرک آلود. چرک آلوده. چرکن. چرکین. شوخگین. مدمّس. (منتهی الارب). رجوع به چرک و چرکن شود، ریم آلود. (ناظم الاطباء). چرگین. زخم و جراحت چرکدار. زخم چرکی. وضر. (منتهی الارب). رجوع به چرک و چرک آلوده و چرکن شود، زنگ زده و زنگ خورده و زنگ گرفته. (ناظم الاطباء) ، تیره شده، زشت و کریه المنظر. (ناظم الاطباء). رجوع به چرگین و چرکین شدن شود
چیزی کثیف. (آنندراج). هر چیز کثیف و پلید و ناپاک و ملوث. (ناظم الاطباء). چیز چرکدار. (فرهنگ نظام). چرک آلود. چرک آلوده. چرکن. چرکین. شوخگین. مُدَمِّس. (منتهی الارب). رجوع به چرک و چرکن شود، ریم آلود. (ناظم الاطباء). چرگین. زخم و جراحت چرکدار. زخم چرکی. وَضِر. (منتهی الارب). رجوع به چرک و چرک آلوده و چرکن شود، زنگ زده و زنگ خورده و زنگ گرفته. (ناظم الاطباء) ، تیره شده، زشت و کریه المنظر. (ناظم الاطباء). رجوع به چرگین و چرکین شدن شود
دو بناست بر سر کوهی نهاده به نزدیکی فسطاط و ملاط و از جوهری است که هیچ چیز بر وی کار نکند و هر یکی را از وی چهارصد ارش دراز است اندر چهارصد ارش پهنا اندر چهارصد ارش بلندی و اندر میان وی خانه هاست کرده، و مر او را یکی در است تنگ و بر این هرمین بسیار علم کنده است از طب و نجوم و هندسه و فلسفه. (حدود العالم). رجوع به هرمان شود
دو بناست بر سر کوهی نهاده به نزدیکی فسطاط و ملاط و از جوهری است که هیچ چیز بر وی کار نکند و هر یکی را از وی چهارصد ارش دراز است اندر چهارصد ارش پهنا اندر چهارصد ارش بلندی و اندر میان وی خانه هاست کرده، و مر او را یکی در است تنگ و بر این هرمین بسیار علم کنده است از طب و نجوم و هندسه و فلسفه. (حدود العالم). رجوع به هرمان شود
پرحقد. حقود: وزان پس چو آگاهی آمد بشاه ز کردار افراسیاب و سپاه که آمد بنزدیک او کاکله ابا لشکری چون هزبر یله که از تخم تورست پرکین و درد بجوید همه روزگار نبرد. فردوسی. فرستاده زین روی برداشت پای وزانروی پرکین بشد سوفرای. فردوسی. چو همدان گشسپ و یلان سینه نیز برفتند پرکین و دل پرستیز. فردوسی
پرحِقد. حَقود: وزان پس چو آگاهی آمد بشاه ز کردار افراسیاب و سپاه که آمد بنزدیک او کاکله ابا لشکری چون هزبر یله که از تخم تورست پرکین و درد بجوید همه روزگار نبرد. فردوسی. فرستاده زین روی برداشت پای وزانروی پرکین بشد سوفرای. فردوسی. چو همدان گشسپ و یلان سینه نیز برفتند پرکین و دل پرستیز. فردوسی