- هرمول
- پر، کرک
معنی هرمول - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سانیز، ساختاره، ریختار
طلایه، پیشتاز آن سپاه تاتار
قاعده ای که به کمک علامت های جبری بیان شود، در علم شیمی علامت های اختصاری که برای بیان کردن ترکیب شیمیایی مواد به کار می رود مانند co۲، در علم فیزیک عبارتی که رابطۀ چند کمیت را با یکدیگر بیان می کند، اسلوب، قاعده
مرد قوی، پهلوان، در علم نجوم از صورت های فلکی نیم کرۀ شمالی، الجاثی علی رکبتیه
نره ستبر
قاعده، سرمشق
طلیعه، لشکر
((فُ))
فرهنگ فارسی معین
نمونه، سرمشق، دستور (واژه فرهنگستان)، رمز، نشان دادن یک اصل یا رابطه ای معین با نمادهای ریاضی، نمایاندن یک ترکیب یا ساختمان شیمیایی با نمادها و علامات اختصاری
Formula
fórmula
формула
Formel
formuła
формула
fórmula
formule
formula
formule
सूत्र
صيغةٌ
נוסחה
fomula
সূত্র
فارمولہ
دانه ای شبیه ماش، ملک
بنگرید به هراول واحدی ازقواعی نظامی که درمقدم قشون حرکت کند برای هدایت وحفاظت آن