جدول جو
جدول جو

معنی هایگ - جستجوی لغت در جدول جو

هایگ
شخص افسانه ای است که برطبق اساطیر ارامنه جد اعلای این قوم بشمار میرود و گویند از نسل یافث بن نوح میباشد و در موقع بنای برج بابل حضورداشته، بعداً حاضر به اطاعت و فرمانبرداری از بلوس نشد و با 300 تن از پیروان خویش به سواحل دریاچۀ وان منتقل گشت و بنای محاربه را با بلوس گذاشت و او رابه خاک و خون غلطانید و گویند وی 400 سال زندگی کردو به سال 2265 قبل از میلاد درگذشت، (قاموس الاعلام ترکی)
ویلیام، از مشاهیر جهانگردان انگلیسی (1652-1715 میلادی). وی دوبار بگرد جهان برآمده است یکی از 1673 تا 1691 و دیگری از 1699 تا 1701 میلادی. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هایم
تصویر هایم
سرگردان، سرگشته، متحیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هایل
تصویر هایل
ترساننده، ترس آور، هولناک
فرهنگ فارسی عمید
یاخته ای تک سلولی ریز در رستنی های نهان زا که به منزلۀ تخم است و هرگاه به جای مناسب بیفتد سبز می شود، اسپر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از های
تصویر های
آی، ای، هی، برای مخاطب قرار دادن به کار می رود، وای، آه، برای اظهار تاسف گفته می شود
فرهنگ فارسی عمید
(یِ)
هائل. ترسناک. رجوع به هائل شود
لغت نامه دهخدا
از ساخته های فرهنگستان ایران معادل اسپر و بمعنای آلت تناسل نباتات ذات الالقاح الخفیه که فرانسویها این طبقه نباتات را \’aryptogame\’ میگویند، (فرهنگ غفاری)، شکل خفته و مقاوم باکتری است که بر اثر ایجاد آن میکرب میتواند در شرایط نامساعد، حیات خود را حفظ کند، توضیح آنکه بعضی از باکتریها در شرایط نامساعد، بواسطۀ تولید هاگ، در برابر وقایع ناگوار مقاومت بیشتری میکنند، چنانکه هاگهای برخی از میکربها قادرند سالهای متمادی در روی یک قطعه چوب باقی مانده و نسبت به شرایط سخت و حتی مواد گندزدا مقاومت کنند، هاگ پاره ای از میکربها مدت یک ساعت حرارت آب جوش و یا 160 درجه حرارت خشک کوره را تحمل مینماید، هاگ باکتری دارای فعالیت حیاتی بسیار ناچیزی است، زیرا کلیۀ اعمال حیاتی مستلزم مقدار کافی آب و رطوبت است که هاگ فاقد آن میباشد، وقتی هاگ در محل مناسب و مرطوبی قرار گیرد سیتوپلاسم که بوسیلۀ غلافی احاطه شده در نتیجۀ جذب آب متورم میشود و غشاء اطراف را ترکانیده بشکل رشته ای میکرب از آن خارج میشود، باید دانست که اکثر باکتریها فاقد خاصیت تولید هاگ هستند و در بین آنها فقط دو خانوادۀ باسیلوس و کلوستریدیم میتوانند در مواقع لزوم هاگ دار شوند، طرزایجاد هاگ این است که ابتدا دانۀ کوچک و شفافی در داخل پیکر باکتری ظاهر میگردد که بتدریج بزرگ میشود، از مکانیسم تشکیل هاگ و اعمال شیمیائی که در داخل باکتری در هنگام تولید آن صورت میگیرد اطلاع کاملی در دست نیست، برخی آن را در نتیجۀ شکل هسته میدانند و هاگ را از جنس دانه های هسته می پندارند، عده ای معتقدند که تولید هاگ همواره با الحاق دو باکتری با یکدیگرو مخلوط شدن هستۀ آنها توام میباشد، آنچه مسلم است اینکه هاگ پس از مدتی بشکل تودۀ متراکمی تمام پیکرباکتری را فراگرفته بوسیلۀ پوشش ضخیمی احاطه میشود، بطور کلی هاگ های میکربی فاقد آب به حالت آزاد میباشند و عده ای تصور میکنند که در هنگام تبدیل باکتری به هاگ مولکولهای آب محتوی در آن با سایر مواد شیمیایی و پروتئین ها ترکیب می گردد، در ترکیب شیمیایی هاگهااملاح کلسیم بیشتر از فرمهای رشته ای میکرب وجود داردو همین فقدان آب و ازدیاد کلسیم موجب ازدیاد مقاومت باکتری در برابر حرارت میباشد، پس از تشکیل کامل هاگ دیوارۀ خالی باکتری مانند پوستۀ خارجی دانۀ حبوبات جدا و هاگ کروی یا بیضی شکل آزاد میگردد، (از میکرب شناسی و زینهاری شناسی عمومی چ دانشگاه صص 42 - 46)
لغت نامه دهخدا
کلمه تأسف یعنی وای و آه و دریغا، (ناظم الاطباء)، به معنی وای است و آن لفظی باشد که در وقت دردی و مصیبتی و المی و آزاری بر زبان رانند، (برهان)، نشانۀضجرت از درد، مترادف آی و وای، در تداول عامه، حرف ندا و خطاب، چون آی و ای:
گفت موسی های خیره سر شدی
خود مسلمان ناشده کافر شدی،
مولوی،
خوشا هایی ز حق وز بنده هویی
میان بنده و حق های و هویی،
عطار،
- امثال:
جواب های، هوی است، (امثال و حکم)
لغت نامه دهخدا
ایج (دارابگرد) مولد عضدالدین ایجی، (حاشیۀ برهان چ معین)، ولایتی است از ولایات فارس، (برهان)، لغتی در ایج یا ایج معرب آنست که نام محلی است در پارس، (فارسنامۀ ابن البلخی ص 131)، رجوع به معجم البلدان ذیل کلمه ایج و نزهه القلوب ص 187 و 138، و رجوع به ایج شود
لغت نامه دهخدا
توما، مستشرق انگلیسی، به سال 1636 به دنیا آمد، زبانهای شرقی را در دانشگاه کمبریج آموخت، وی با کمک والتون، تورات را به زبانهای عربی، فارسی، لاتین و سریانی ترجمه و منتشر کرد، وفات وی به سال 1703 اتفاق افتاد، (اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 57 هزارگزی جنوب خاوری اهواز و 13 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو رامهرمز به اهواز. ناحیه ای است جلگه ای، گرمسیر مالاریایی و دارای 140 تن سکنۀ عربی و فارسی زبان میباشد. از آب چاه مشروب میشود. راه آن در تابستان اتومبیل رو میباشد. اهالی از طایفۀکعبی شادگانی هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناپهایگنه
تصویر ناپهایگنه
فرانسوی سفره آذرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از های
تصویر های
کلمه تاسف یعنی وای و آه و دریغا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خایگ
تصویر خایگ
ملخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هایل
تصویر هایل
ترساننده. یا مرض هایل. مرض سخت موحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هایج
تصویر هایج
جوشنده، جوشش خشم وغضب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هایب
تصویر هایب
ترساننده: (نشان مهر تودرطبع لعبتی مطبوع خیال کین تو دردیده صورتی هایب) (عثمان مختاری)
فرهنگ لغت هوشیار
سلولی که بدون آمیزش نطفه های نر و ماده تکثیر گیاهان را در نهانزادان موجب میشود اسپر، گیاه یا حیوان یک سلولی محاط بوسیله یک غشا نسبتا سخت مقاوم در مواقعی که این حیوان یا گیاه یک سلولی در شرایط نامتعادل قرار گرفته است. رده بزرگی از تک سلولیهای جانوری به محض قرار گرفتن در شرایط نامناسب دورشان بوسیله یک غشا سخت احاطه میشود و این رده را بهمین مناسبت هاگ داران مینامند در بین یک سلولیهای گیاهی تعداد زیادی از قارچها و دو خانواده از باکتریها (باسیل ها و کلوستریدیوم ها) میتوانند در مواقع لزوم بشکل هاگ درآیند هاگ درحقیقت شکل خفته ومقاوم تک سلولیها است چنانکه هاگ برخی از باکتریها سالهای متمادی در روی یک قطعه چوب باقی مانده و نسبت به شرایط سخت و حتی مواد گند زدا مقاومت میکنند برخی باکتریها که بصورت هاگ در می آیند مدت یک ساعت حرارت آب جوش و یا 160 درجه حرارت خشک را تحمل میکنند اسپر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هایم
تصویر هایم
((یِ))
شیفته، پریشان حال، سرگشته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هایب
تصویر هایب
ترساننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاگ
تصویر هاگ
سلول ریزی در گیاهان نهان زا که عامل تولید مثل است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از های
تصویر های
کلمه تأسف یعنی وای، کلمه خطاب به معنی ای، هیاهو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هایل
تصویر هایل
((یِ))
هولناک، ترساننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاید
تصویر هاید
((یِ))
توبه کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هایج
تصویر هایج
((یِ))
برانگیزنده، جوشش، خشم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هایش
تصویر هایش
تصدیق، تایید
فرهنگ واژه فارسی سره
ترسناک، مخوف، موحش، مهیب، هایب، هراس انگیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ای یا ایا، نوعی فراخواندن از راه دور، لفظ بی ادبانه، بدون نام بردن نام کسی او را صدا زدن، مواظب
فرهنگ گویش مازندرانی