جدول جو
جدول جو

معنی هاچی - جستجوی لغت در جدول جو

هاچی
تخته پاره هایی که به جای سنگ لحد در قبر گذارند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هادی
تصویر هادی
(پسرانه)
هدایت کننده، راهنما، از نامهای خداوند، از القاب پیامبر (ص)، لقب امام علی نقی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هانی
تصویر هانی
(پسرانه)
نام چندتن از مشاهیر عرب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هامی
تصویر هامی
(پسرانه)
سرگشته و حیران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کاچی
تصویر کاچی
کاشی، ویژگی هر نوع ظرف پخته شده و لعاب دار، آجر یا خشت لعاب دار و پخته شده
نوعی حلوای رقیق که با آرد و روغن و شکر و زعفران تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاچی
تصویر لاچی
هل، درختی کوتاه با گل های ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر می رسد و از سه سالگی به بار می نشیند، میوۀ این درخت که کوچک صنوبری و به اندازۀ بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های خوش بو که برای خوش بو ساختن برخی از خوراکی ها به کار می رود، شوشمیر، خیربوا، هال، هیل، قاقله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هامی
تصویر هامی
سرگشته، حیران، آسیون، سرگردان، گیج، کالیو، مستهام، پکر، آسمند، کالیوه رنگ، گیج و ویج، واله، کالیوه، خلاوه، گیج و گنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوچی
تصویر هوچی
کسی که جار و جنجال راه بیندازد و مردم را هو بکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هادی
تصویر هادی
هدایت کننده، راه راست نماینده، رهنما، پیشوا
هادی الکتریسیته: اجسامی که الکتریسیته را منتشر و هدایت می کنند مانند فلزات، بدن انسان، حیوان و آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاچی
تصویر چاچی
از مردم چاچ، تهیه شده در چاچ مثلاً کمان چاچی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هاری
تصویر هاری
مرضی که در بعضی حیوانات مانند سگ، گربه و گرگ تولید می شود و دارای میکروب مخصوصی است و ممکن است بر اثر گزش حیوان مبتلا مانند سگ میکروب آن سرایت کند و باعث جنون هاری شود، داءالکلب، راژ
فرهنگ فارسی عمید
حالت وکیفیت هار دیوانگی جانوران خاصه سگ، بیماریی است. مرضی است عفونی که عاملش یک ویروس فیلتران است و بوسیله تحریکات عصبی که مهمترین آنها انقباضات عضلانی است مشخص میباشد حیوانات هار مرض را از راه گاز گرفتن بانسان انتقال میدهند. در انسان هنگامیکه ه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هابی
تصویر هابی
خاک گور، گرد خاک انگلیسی سرگرمی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه عوام را اغوا کند در ظاهر برای منافع آنان و در باطن برای سود خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیچی
تصویر هیچی
رایگان، مفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاجی
تصویر هاجی
نکوهنده
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی که سرآن دو شاخه است وآنرا بزیر شاخه درخت و مانند آن زنند تا فرو نیفتد و نشکند دایاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هادی
تصویر هادی
راهنما، هدایت کننده، مرشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاکی
تصویر هاکی
بازی گوی و چوگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاچی
تصویر کاچی
خوراکی که از آرد و روغن و شکر و زعفران درست شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاوی
تصویر هاوی
هاویه: هاویه در فارسی دوزخ، مغاک، دره ژرف، مادر فرزند مرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هافی
تصویر هافی
گرسنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هامی
تصویر هامی
سرگشته، حیران، متحیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هانی
تصویر هانی
پرستار پیشیار انگلیسی انگبین
فرهنگ لغت هوشیار
ساخته شده درشهرچاچ: کمان چاچی چاچی کمان، از مردم شهر چاچی. یا چاچی کمان کمان چاچی. کمان ساخته شده در شهر چاچ، کمان بسیار خوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساچی
تصویر ساچی
سفید سپید بیاض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هالی
تصویر هالی
ستاره دنباله دار منظومه شمسی با مدار گردشی برابر 76 سال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاری
تصویر هاری
مرضی است عفونی که عاملش ویروسی به نام فیلتران است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاری
تصویر هاری
سرگین کش، کناس، خاکروبه کش
فرهنگ فارسی معین
بازی تیمی شبیه فوتبال که در آن توپ به وسیله چوب مخصوصی زده می شود و آن بر دو نوع است. روی یخ و روی چمن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هادی
تصویر هادی
هدایت کننده، جمع هداه، رسانه، هر جسمی که جریان الکتریسیته یا حرارت را از خود عبور دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هامی
تصویر هامی
سرگشته، حیران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاچی
تصویر کاچی
غذایی شبیه حلوا که از شکر و آرد و روغن درست کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساچی
تصویر ساچی
سفید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هادی
تصویر هادی
رهنما
فرهنگ واژه فارسی سره