معنی هامی
- هامیهامی
- سرگشته، حیران، آسیون، سرگردان، گیج، کالیو، مستهام، پکر، آسمند، کالیوه رنگ، گیج و ویج، واله، کالیوه، خلاوه، گیج و گنگسَرگَشتِه، حِیران، آسیون، سَرگَردان، گیج، کالیوْ، مُستَهام، پَکَر، آسمَند، کالیوِه رَنگ، گیج و ویج، والِهْ، کالیوِه، خَلاوِه، گیج و گُنگ
فرهنگ فارسی عمید