نعت فاعلی از هدم. (از اقرب الموارد). شکننده و ویران کننده بنا. (ناظم الاطباء). شکسته کننده و خراب و ویران کننده بنا. (آنندراج) (غیاث اللغات). خراب کننده. (دهار) : که هادم بنیان شرک و... بوده است. (سندبادنامه چ اسلامبول ص 6). من که خروبم خراب منزلم هادم بنیاد این آب و گلم. مولوی (مثنوی)
نعت فاعلی از هَدْم. (از اقرب الموارد). شکننده و ویران کننده بنا. (ناظم الاطباء). شکسته کننده و خراب و ویران کننده بنا. (آنندراج) (غیاث اللغات). خراب کننده. (دهار) : که هادم بنیان شرک و... بوده است. (سندبادنامه چ اسلامبول ص 6). من که خروبم خراب منزلم هادم بنیاد این آب و گلم. مولوی (مثنوی)