جدول جو
جدول جو

معنی نگارخانه - جستجوی لغت در جدول جو

نگارخانه
جایی که در آن مجسمه ها و نقش و نگارها را نصب کرده باشند، نمایشگاه نقاشی، کنایه از بتخانه، خانه ای که به نقش و نگار آراسته شده باشد
تصویری از نگارخانه
تصویر نگارخانه
فرهنگ فارسی عمید
نگارخانه
کارگاه نقاشی
تصویری از نگارخانه
تصویر نگارخانه
فرهنگ لغت هوشیار
نگارخانه
((~. ن))
خانه ای که با نقش و نگار آراسته شده باشد، کتاب مانی نقاش، گالری، جایی که در آن تابلوهای نقاشی را به نمایش می گذارند
تصویری از نگارخانه
تصویر نگارخانه
فرهنگ فارسی معین
نگارخانه
بتخانه، نقش خانه، نگارستان
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوانخانه
تصویر نوانخانه
جایی که مستمندان و بینوایان را نگه داری می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هزارخانه
تصویر هزارخانه
هزارلا، قسمت سوم معدۀ حیوانات نشخوار کننده که غذا پس از آنکه حیوان آن را دوباره جوید و فرو داد داخل آن می شود. درون هزارلا برجستگی های تیغه مانندی وجود دارد و از آنجا غذا وارد شیردان می شود، هزارتوی، هزارخانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قمارخانه
تصویر قمارخانه
محلی که در آن قمار بازی می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمازخانه
تصویر نمازخانه
محلی که در آن نماز بخوانند، مسجد، محلی در کلیسا یا کاخ مسیحیان که به خواندن دعا اختصاص داده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهارخانه
تصویر بهارخانه
بت خانه، بتکده، برای مثال آن چون بهارخانۀ چین پر ز نقش چین / این چون نگارخانۀ مانی پر از نگار (عمعق - ۱۶۲)، بنای زیبا و باشکوه
فرهنگ فارسی عمید
(نَ قا / نَقْ قانَ / نِ)
جائی که در آن نوبت نوازند. (آنندراج). جائی که در آن روزی دو مرتبه نوبت می زنند. (ناظم الاطباء). نقاره خانه. رجوع به نقاره خانه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ نَ / نِ)
سفره خانه. اطاق برای صرف طعام در مدرسه و امثال آن. (یادداشت مؤلف). نهارخوری
لغت نامه دهخدا
تصویری از هزارخانه
تصویر هزارخانه
هزارتو هزارلا، شکنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهانخانه
تصویر نهانخانه
گنجینه و مخزنی که در میان دو دیوار یا گوشه ای از خانه سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوانخانه
تصویر نوانخانه
جایی که فقیران ومستمندان را در آن نگهداری کننددارالعجزه
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که در آن نماز خوانند، محلی که درکلیسایاکاخ (مسیحیان) که برای خواندن دعا اختصاص دهند: (نمازخانه کلیسای ارامنه)
فرهنگ لغت هوشیار
محلی واقع در بلندی که از آن هر صبح (قبل از طلوع آفتاب) و هر شام (بعد از غروب خورشید) دهل و کوس و کرنا و نقاره وغیره نوازند. در این مورد دیولافوا نوشته است: نقاره چیان با آن کرناهای بلند قبل از طلوع آفتاب و بعد از غروب آن در بالای عمارت خانه برسم نیاکان باستانی خود بافتاب که بزرگترین نماینده قوای زنده طبیعت استسلام میدهند. از قدیم در پایتخت و شهرهای بزرگ ایران نقاره خانه وجود داشته و تا چندی پیش هنگام غروب در نقاره خانه (سر درباغ ملی تهران) نیز نقاره میزدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قمارخانه
تصویر قمارخانه
منگسرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاشخانه
تصویر نقاشخانه
کارگاه نقاشی نگار خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوارخانه
تصویر زوارخانه
فرودخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهارخانه
تصویر نهارخانه
جایی که مردم غذای ظهر را در آن صرف کنند
فرهنگ لغت هوشیار
نقاش خانه: چینی خانه اش رشک نگار خانه چین و خطا مینمود، بتخانه، خانه ای که بنقش و نگار آراسته باشد، یا نگارخانه چینی . نگارستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهارخانه
تصویر بهارخانه
بتخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمازخانه
تصویر نمازخانه
((~. نِ))
جایی که در آن نماز خوانند، محلی در کلیسا یا کاخ مسیحیان که برای خواندن دعا اختصاص دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هزارخانه
تصویر هزارخانه
((~. نِ))
هزارلا، بخش سوم معده نشخوارکنندگان که داخل آن لایه لایه است، هزارتو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوانخانه
تصویر نوانخانه
((نَ نِ))
فقیرخانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نگارشانه
تصویر نگارشانه
حق الثبت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نگارنامه
تصویر نگارنامه
آلبوم عکس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
Plaid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
в клетку
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
kariert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
в клітку
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
w kratkę
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
格子图案的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
xadrez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چهارخانه
تصویر چهارخانه
a quadretti
دیکشنری فارسی به ایتالیایی