جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نگارشانه

نگارخانه

نگارخانه
جایی که در آن مجسمه ها و نقش و نگارها را نصب کرده باشند، نمایشگاه نقاشی، کنایه از بتخانه، خانه ای که به نقش و نگار آراسته شده باشد
نگارخانه
فرهنگ فارسی عمید

نگارخانه

نگارخانه
خانه ای که با نقش و نگار آراسته شده باشد، کتاب مانی نقاش، گالری، جایی که در آن تابلوهای نقاشی را به نمایش می گذارند
نگارخانه
فرهنگ فارسی معین

چهارشانه

چهارشانه
ویژگی شخص تنومند و فربه که دارای شانه های پهن باشد
چهارشانه
فرهنگ فارسی عمید

نگار خانه

نگار خانه
نقاش خانه: چینی خانه اش رشک نگار خانه چین و خطا مینمود، بتخانه، خانه ای که بنقش و نگار آراسته باشد، یا نگارخانه چینی . نگارستان
فرهنگ لغت هوشیار