جدول جو
جدول جو

معنی نکایات - جستجوی لغت در جدول جو

نکایات
(نِ)
جمع واژۀ نکایه: ملک هند اثر نکایات رایات سلطان در... ولایت خویش مشاهدت کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 293). رعیت دلیر شدند و چون مرغان بهاری به زبان زاری... نواهای نکایات زدند. (المضاف الی بدایعالازمان ص 35). رجوع به نکایت و نکایه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکافات
تصویر مکافات
کیفر، پاداش، پاداش دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکایدت
تصویر مکایدت
مکر کردن، حیله کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکایت
تصویر نکایت
گزند رساندن، کشتن یا مجروح کردن دشمن، پوست بازکردن زخم
فرهنگ فارسی عمید
(حِ)
جمع واژۀ حکایت. نقل ها و روایتها. (آنندراج) :
الف لام را تلک آیات را
بخوان تا بدانی حکایات را.
شمسی (یوسف و زلیخا).
مقامات و مقالات ایشان مدون است و بحکایات و روایات مبرهن. (ترجمه تاریخ یمینی).
- حکایات الصالحین، علمی است. مولی ابوالخیر گوید: آن از فروع علم تواریخ ومحاضره است و گروهی بجمع و تألیف آن همت گماشته اندو کتابی بدان اختصاص داده اند چون صفوهالصفوه و روض الریاحین و غیره و از این قبیل است تذکرهالاولیاء هجویری و تذکرهالاولیاء شیخ فریدالدین عطار و ریاض العارفین و غیره
لغت نامه دهخدا
(کِ)
جمع واژۀ کنایه و کنایت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (فرهنگ فارسی معین). اسمهائی هستند که برای دلالت بر عدد مبهم وضع شده اند و آنها: کم، کذا، کیت و ذیت باشند... کنایات در فارسی عبارتند از: ضمیر، اسم اشاره، موصولات، مبهمات و ادوات استفهام... البته اینها را در قواعد عرب مبهمات نامند. (از فرهنگ علوم نقلی دکتر سجادی ص 442)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
جمع واژۀ ’شکایت. (یادداشت مؤلف). رجوع به شکایت شود
لغت نامه دهخدا
(نَکْ کا)
جمع واژۀ نکّاز. رجوع به نکّاز شود
لغت نامه دهخدا
(نِ)
جمع واژۀ نهایه. رجوع به نهایه و نهایت شود، نهایات الدار، حدودها و اقاصیها و اواخرها. (المنجد). حدود خانه و جائی که خانه به آن منتهی میشود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناریات
تصویر ناریات
شب پرگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکفیات
تصویر مکفیات
جمع مکیفه، چگونگی بخشان مستی آوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکایدت
تصویر مکایدت
خدعه، حیله، مکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکافات
تصویر مکافات
پاداش، مانند و برابر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی که یافته نشود ممتنع الحصول: به نایافت زنجه مکن خویشتن که تیمارجان باشدورنج تن، (شا. لغ)، معدوم، نایاب نادر، نایافتن: آن کس که بیافت دولتی یافت عظیم وآنراکه نیافت دردنایافت بس است. (مجدالدین بغدادی تاریخ برگزیده لغ)، نایابی یافت نشدن: المشاجره چریدن اشتردرخت راازنایافت گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامیات
تصویر نامیات
جمع نامیه، رستنی ها آفریدگان کوالیدگان جمع نامیه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نبات، گیاهان رستنی ها جمع نبات رستنیها: نه بتنهاحیوانات ونباتات وجماد هرچه درعالم امراست بفرمان توبادخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایمات
تصویر نایمات
جمع نایمه (نائمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایبات
تصویر نایبات
جمع نایبه (نائبه) حوادث مصایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجاسات
تصویر نجاسات
نجاسات در فارسی، جمع نجاسه، وژن ها پاچایه ها جمع نجاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایحات
تصویر نایحات
جمع نایحه (نائحه) مونث نایح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنایات
تصویر جنایات
جمع جنایت، جنوری ها ریفتکی ها گناهان جمع جنایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکدیات
تصویر تکدیات
جمع تکدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکاکات
تصویر حکاکات
خار خار، وسوسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکارات
تصویر انکارات
جمع انکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکایات
تصویر حکایات
نقلها، روایتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاکیات
تصویر زاکیات
مونث زاکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذکاوات
تصویر ذکاوات
تیز هوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکایت
تصویر نکایت
جراحت و اذیت، مغلوبی، آسیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایات
تصویر نایات
جمع نای، از ریشه پارسی نای ها نی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهایات
تصویر نهایات
جمع نهایه، فرجام ها بافدم ها بافدمان جمع نهایت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نفایه، نبهره ها دور افکندنی ها جمع نفایه: و خلقی از نفایات سنان و سیف و بقایای منون و حیف... پیش از من در نفا در آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنایات
تصویر کنایات
جمع کنایه و کنایت، مبهمات و ادوات استفهام
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نثریه، اسرودان نوشته های دیپانه ناسرودگان جمع نثریه نوشته های منثور: ویکی ازمعاصرین متلبس بلباس ارباب یقین در نثریات خودبرای یقین مرتبه چهارمی اختراع نموده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نکایت
تصویر نکایت
((نَ یَ))
جراحت، آزردگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکافات
تصویر مکافات
پادافره
فرهنگ واژه فارسی سره