معنی نکایت - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با نکایت
نکایت
- نکایت
- گزند رساندن، کشتن یا مجروح کردن دشمن، پوست بازکردن زخم
فرهنگ فارسی عمید
شکایت
- شکایت
- گله کردن از کسی به دیگری، از جور و ستم یا رفتار و کار بد کسی نزد دیگری گله کردن یا ناله وزاری کردن، تظلم، دادخواهی
فرهنگ فارسی عمید