حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
خامی. پخته نبودن. خامی گوشت و امثال آن. سلغ، کال بودن میوه. نارس بودن، بی تجربگی. ناآزمودگی. ناسنجیدگی، جلفی. بی وقاری. سبکی. سبکسری. بی احتیاطی. بی وقاری
خامی. پخته نبودن. خامی گوشت و امثال آن. سَلَغ، کال بودن میوه. نارس بودن، بی تجربگی. ناآزمودگی. ناسنجیدگی، جلفی. بی وقاری. سبکی. سبکسری. بی احتیاطی. بی وقاری
نضج. حالت و چگونگی چیزی که پخته باشد. رسیدگی. ینع: هر یکی با جنس خود در کرد خود از برای پختگی نم میخورد. مولوی. ، عقل. حزم. احتیاط. متانت. سنجیدگی. نباهت. وزن. باتجربگی. آزمودگی: فزون کرد ارچه سفر رود مرد همان پختگی به بود سود مرد بکان کندن ار دست تو گشت ریش مخور غم که سود از زیان است بیش. امیرخسرو
نضج. حالت و چگونگی چیزی که پخته باشد. رسیدگی. یَنع: هر یکی با جنس خود در کرد خود از برای پختگی نم میخورد. مولوی. ، عقل. حَزم. احتیاط. متانت. سنجیدگی. نباهت. وزن. باتجربگی. آزمودگی: فزون کرد ارچه سفر رودِ مرد همان پختگی به بود سود مرد بکان کندن ار دست تو گشت ریش مخور غم که سود از زیان است بیش. امیرخسرو
نهفته ماندن پوشیدگی. توضیح دوره ای که عوامل بیماری زا (میکربها) در بدن بدون علایم ظاهری و آشکار پیشروی میکنند و کم کم سلامت بدن مریض را مختل میسازند و بمرحله ای میرسانند که غفلتا علایم ظاهری مرض آشکار میشود: دوره کمون
نهفته ماندن پوشیدگی. توضیح دوره ای که عوامل بیماری زا (میکربها) در بدن بدون علایم ظاهری و آشکار پیشروی میکنند و کم کم سلامت بدن مریض را مختل میسازند و بمرحله ای میرسانند که غفلتا علایم ظاهری مرض آشکار میشود: دوره کمون