جدول جو
جدول جو

معنی ناپختگی

ناپختگی
ناپخته بودن، خامی، ناآزمودگی
تصویری از ناپختگی
تصویر ناپختگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ناپختگی

ناپختگی

ناپختگی
خامی. پخته نبودن. خامی گوشت و امثال آن. سَلَغ، کال بودن میوه. نارس بودن، بی تجربگی. ناآزمودگی. ناسنجیدگی، جلفی. بی وقاری. سبکی. سبکسری. بی احتیاطی. بی وقاری
لغت نامه دهخدا

ناپختنی

ناپختنی
که قابل پختن نیست. که پختنی نیست، غیرمطبوخ. که پخته نیست. نپختنی. حاضری. غذائی که به پختن احتیاج نداشته باشد
لغت نامه دهخدا

ناسختگی

ناسختگی
سخته نبودن. ناسنجیدگی. مقابل سختگی. رجوع به سختگی شود
لغت نامه دهخدا

نپختگی

نپختگی
پخته نبودن. ناپختگی. مقابل پختگی. رجوع به پختگی شود، خامی. بی تجربگی. کارنادیدگی
لغت نامه دهخدا