جدول جو
جدول جو

معنی نویسه - جستجوی لغت در جدول جو

نویسه
الفبا، متن، وات
تصویری از نویسه
تصویر نویسه
فرهنگ واژه فارسی سره
نویسه
وات
تصویری از نویسه
تصویر نویسه
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نفیسه
تصویر نفیسه
(دخترانه)
مؤنث نفیس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نویسش
تصویر نویسش
رسم الخط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اویسه
تصویر اویسه
مصغر آسه از پارسی آسدار آسدانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوکیسه
تصویر نوکیسه
کسی که تازه به مال و ثروت رسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نواسه
تصویر نواسه
نواده، نوه، فرزند زاده، فرزند فرزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفیسه
تصویر نفیسه
نفیس، مال بسیار، هر چیز گران مایه و مرغوب، گران بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نویسا
تصویر نویسا
نویسنده، آنکه کتاب، مقاله یا داستان می نویسد، دبیر، باسواد
فرهنگ فارسی عمید
کمانک کمان کوچک، مریم گلی کوهی از گیاهان مریم گلی کوهی را گوید که یکی از گونه های مریم گلی است
فرهنگ لغت هوشیار
ظروف شیر و ماست و دوغ، چوبی که بدان دوغ را جهت بر آوردن مسکه زنند شیرزنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبیسه
تصویر نبیسه
فرزندزاده پسرزاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نحیسه
تصویر نحیسه
روز های بد
فرهنگ لغت هوشیار
نفیسه در فارسی مونث نفیس و نامی برای زنان مونث نفیس: با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها و دیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری. ، جمع نفائس (نفایس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواسه
تصویر نواسه
فرزندزاده (اعم ازپسرزاده و دخترزاده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویسا
تصویر نویسا
نویسنده: مقابل نا نویسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویده
تصویر نویده
جنبیده حرکت کرده، لرزیده. ناله کرده زاری کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوکیسه
تصویر نوکیسه
ندید بدید، تازه بدولت رسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبیسه
تصویر نبیسه
((نَ سَ یا س))
نواسه. نواسی. نپسه. نپس. نبسه، فرزندزاده، پسرزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نواسه
تصویر نواسه
((نَ س))
نبیسه، نبسه، نبیره، فرزندزاده، دخترزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوکیسه
تصویر نوکیسه
((نُ س))
کنایه از کسی که تازه درآمدی پیدا کرده است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبیسه
تصویر نبیسه
نوه، فرزند فرزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سویسه
تصویر سویسه
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، نوسه، تیراژی، کلکم، نوس، آلیسا، قوس و قزح، درونه، تویه، ایرسا، رخش، سرگیس، آژفنداک، آدینده، اغلیسون، آفنداک، سرویسه، نوشه، تیراژه، سرکیس، توبه، تربیسه، تربسه، قزح، شدکیس، آزفنداک، ترسه، کرکم، سدکیس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویسه
تصویر ویسه
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نویس
تصویر نویس
پسوند متصل به واژه به معنای نویسنده مثلاً دعانویس، روزنامه نویس، نامه نویس، پسوند متصل به واژه به معنای نوشته شده مثلاً پاک نویس، چرک نویس
فرهنگ فارسی عمید
قوس قزح رنگین کمان. توضیح در لغت فرس چاپ هرن ص 44 بیت ذیل از خسروانی آمده: (ازباد روی خوید چو آنست موج موج و زنوس پشت ابر چو چرغست رنگ رنگ) در لغت فرس چاپ اقبال ص 441 همین بیت ذیل (نوسه) بدین صورت آمده: (از باد کشت بینی چون آب موج موج وز نوسه ابر بینی چون جزع (جرغ) رنگ رنگ) رشیدی و برهان (نوس) و (نوسه) هر دو را آورده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویس
تصویر نویس
بنویس، مینویسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوسه
تصویر نوسه
((س))
رنگین کمان، قوس قزح، آژفنداک، ازفنداک، نوس، آزفنداک، آدینده، توبه، تربسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوسه
تصویر نوسه
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، نوشه، تربسه، قزح، ترسه، تربیسه، رخش، کلکم، اغلیسون، سویسه، آژفنداک، آلیسا، سدکیس، سرویسه، تویه، آزفنداک، توبه، سرگیس، درونه، نوس، تیراژه، شدکیس، کرکم، ایرسا، قوس و قزح، سرکیس، تیراژی، آدینده، آفنداک برای مثال از باد کشت بینی چون آب موج موج / وز نوسه ابر بینی چون جزع رنگ رنگ (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۱۷)
فرهنگ فارسی عمید