جدول جو
جدول جو

معنی نویسا

نویسا
نویسنده، آنکه کتاب، مقاله یا داستان می نویسد، دبیر، باسواد
تصویری از نویسا
تصویر نویسا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نویسا

نویسا

نویسا
نویسنده. آنکه داند و تواند نوشت. که نویسد. (یادداشت مؤلف). رجوع به نانویسا و نیز رجوع به نویسائی شود
لغت نامه دهخدا

نگیسا

نگیسا
نام چنگی خسروپرویز. (از برهان قاطع) (آنندراج) (از جهانگیری). نگیسا. نکیسا. یکی از رامشگران عهد خسروپرویز است، اختراع خسروانی را بدو نسبت داده اند. (کریستن سن از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا

نویسی

نویسی
به معنی نوشتن به صورت مزید مؤخر در این ترکیبات مستعمل است: تندنویسی. خفیه نویسی. خوش نویسی. دعانویسی. رقعه نویسی. روزنامه نویسی. رونویسی. نامه نویسی. و دیگر ترکیباتی که ذیل نویس آمده است. رجوع به هر یک از این ترکیبات در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا