- نوژیدن(زَ کَ دَ)
غریدن رود و سیل ومانند آنها. (یادداشت مؤلف). رجوع به نوژان شود
معنی نوژیدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(مِ یَ خوا / خا دَ)
لغت نامه دهخدا
گریه کردن. زاری نمودن (؟). (ناظم الاطباء). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 409 شود
(لَذْ ذَ بُ دَ)
لغت نامه دهخدا
چنانکه از شواهد زیر برمی آید بمعنی جوشیدن و تراویدن است: سپیدی او چون چشمۀ شیر را ماند که چشمه چشمه برمیروژد. (کتاب المعارف). می اندیشیدم که این اجزای ما چندین هزار همسایه یافته است و این حرف اندیشه های ما چون سبزه و زعفران از کدام سینه ها رسته است و یا چون مورچه از عارض و نگین کدام خوبان روژیده است. (کتاب المعارف). اکنون معنی از تو همچون آبیست که بوقت بیداری از دلت بیرون میروژد و در تنت پراکنده میشود. رجوع به روزیدن شود. (کتاب المعارف)
(کَ شِ کَ تَ)
لغت نامه دهخدا
ماتم و شیون کردن. (آنندراج). گریه کردن. زاری نمودن. (ناظم الاطباء). مصدر جعلی (از: نوحه + یدن) مستعمل نیست
انعکاس یافتن صوت، شور و غوغابرپا شدن از بسیاری مردم و جانوران، فریاد کردن بانگ کردن، غریدن غرش کردن
