جدول جو
جدول جو

معنی نوشدن - جستجوی لغت در جدول جو

نوشدن
(دَ)
نوشیدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به نوشیدن شود
لغت نامه دهخدا
نوشدن
تازه گردیدن: (اما آنکه هر چه نوشود با متغیر و را سببی باید)
تصویری از نوشدن
تصویر نوشدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوشین
تصویر نوشین
(دخترانه)
گوارا و شیرین، شیرین، خوشایند، دلپذیر، گوارا، خوش گوار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نوشان
تصویر نوشان
(دخترانه)
نوشنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نویدن
تصویر نویدن
لرزیدن، جنبیدن
زاری کردن، نالیدن، برای مثال کنون زود پیرایه بگشای و رو / به پیش پدر رو به زاری بنو (فردوسی - ۱/۲۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
فرو پیچیدن، در نوردیدن، نوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
خوردن آب یا مایع دیگر، آشامیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوشین
تصویر نوشین
شیرین، دلپسند، برای مثال لب نوشین، خواب نوشین بامداد رحیل / باز دارد پیاده را ز سبیل (سعدی - ۵۲) شفابخش، برای مثال دم نوشین عیسوی داری / زهر زرّاق مفتعل چه خوری؟ (خاقانی - ۸۰۱) گوارا، خوش گوار، برای مثال به جوی اندرون آب نوشین روان شد / از این عدل و انصاف نوشیروانی (فرخی - ۳۹۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوردن
تصویر نوردن
نوردیدن، پیمودن، طی کردن، پیچیدن، تا کردن، نوشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
مطلبی را با قلم بر روی کاغذ آوردن، نگاشتن، تحریر، کتابت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوردن
تصویر نوردن
نوردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشین
تصویر نوشین
شیرین، گوارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نویدن
تصویر نویدن
زاری کردن، نالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
نور دیدن: (مسالک و طرق و زقاق بقدم اشتیاق می نوشت) (نوشت نویسد خواهد نوشت بنویس نویسنده نویسا نوشته) اندیشه و مطلبی را بوسیله مداد یا قلم بر روی کاغذ آوردن کتابت کردن تحریر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چوشدن
تصویر چوشدن
مکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
تحریر کردن، درنوردیدن، پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
((دَ))
آشامیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نویدن
تصویر نویدن
((نَ دَ))
نالیدن، زاری کردن، جنبیدن، لرزیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوردن
تصویر نوردن
((نَ وَ دَ))
پیچیدن، تا کردن، پیمودن، نوردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوشین
تصویر نوشین
شیرین، گوارا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
تحریر، کتابت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
Drink
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
Author, Write
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
писать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
schrijven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
пити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
писати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
пить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
beber
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
pić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
pisać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
escribir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
beber
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نوشتن
تصویر نوشتن
escrever
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نوشیدن
تصویر نوشیدن
drinken
دیکشنری فارسی به هلندی