جدول جو
جدول جو

معنی نوس - جستجوی لغت در جدول جو

نوس
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، تربیسه، توبه، سویسه، تیراژه، نوشه، ایرسا، آفنداک، کرکم، سرویسه، ترسه، آزفنداک، کلکم، سدکیس، آژفنداک، آلیسا، اغلیسون، قوس و قزح، تویه، شدکیس، آدینده، نوسه، درونه، تیراژی، قزح، رخش، تربسه، سرکیس، سرگیس
تصویری از نوس
تصویر نوس
فرهنگ فارسی عمید
نوس
(فَ)
جنبیدن. (دهار) (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). جنبیدن پیرایه و گیسو و جز آن. (از منتهی الارب) (آنندراج). نوسان. (از اقرب الموارد). رجوع به نوسان شود، راندن شتر را. (از تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، فروهشتن گیسوها را از پشت. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نوس
قوس قزح، (لغت فرس اسدی) (صحاح الفرس) (اوبهی) (ناظم الاطباء)، آژفنداک، (ناظم الاطباء)، نوسه، (فرهنگ فارسی معین) :
از باد روی خوید چو آب است موج موج
وز نوس پشت ابر چو چرخ است رنگ رنگ،
خسروانی (از لغت فرس)،
، تقلید حرف زدن و گفتگوی شخصی را کردن، (برهان قاطع)، تقلید بانگ و آواز سخن گفتن کسی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نوس
قوس قزح رنگین کمان. توضیح در لغت فرس چاپ هرن ص 44 بیت ذیل از خسروانی آمده: (ازباد روی خوید چو آنست موج موج و زنوس پشت ابر چو چرغست رنگ رنگ) در لغت فرس چاپ اقبال ص 441 همین بیت ذیل (نوسه) بدین صورت آمده: (از باد کشت بینی چون آب موج موج وز نوسه ابر بینی چون جزع (جرغ) رنگ رنگ) رشیدی و برهان (نوس) و (نوسه) هر دو را آورده اند
فرهنگ لغت هوشیار
نوس
رنگین کمان، قوس قزح، آژفنداک، ازفنداک، آزفنداک، نوسه، آدینده، توبه، تربسه
تصویری از نوس
تصویر نوس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توس
تصویر توس
(پسرانه)
طوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده و پهلوان ایرانی ملقب به زرینه کفش، فرزند نوذر پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طوس
تصویر طوس
(پسرانه)
فرزند نوذر پادشاه پیشدادی ملقب به زرینه کفش، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خنوس
تصویر خنوس
پنهان و غایب شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ نَوْ وِ)
خرما که اطراف آن سیاه گردیده باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رُ)
نام سنگی است. گویند هرکه خاتمی از آن سنگ در انگشت کند غم و اندوه و حزن بدو نرسد. (برهان قاطع) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
نام درختی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، نام گیاهی و به این معنی بصورت سیوس هم آمده است. (برهان) (آنندراج). سندریطس است که نبات حدیدی نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به سیوس شود
لغت نامه دهخدا
(سِ)
یکی از سرداران سپاه اسکندر مقدونی که در لشکرکشی با داریوش فرماندهی سپاه را به عهده داشت. رجوع به فهرست اعلام ایران باستان شود
لغت نامه دهخدا
(قُ)
جمع واژۀ قنس، به معنی اعلای سر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قنس شود
لغت نامه دهخدا
(تَ ذَیْ یُءْ)
وزیدن باد بر شاخۀ باریک و جنبانیدن آن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ضد عقور یعنی سگ ناگزنده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، سستی نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
خرمن غلۀ کوفته که هنوز باد نداده و کاه را از دانه جدا نکرده باشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
سپس ماندن از کسی. خنس. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از ترجمان علامۀ جرجانی) ، سپس کردن کس را. خنس، گرفتن نر انگشت را. خنس، غایب کردن کسی را. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). خنس، پنهان شدن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (ترجمان علامۀ جرجانی). خنس
لغت نامه دهخدا
(خِنْ نَ)
شیر بیشه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دوس
تصویر دوس
نام قبیله و پدر قبیله ای از عرب
فرهنگ لغت هوشیار
بد آدم بد جانوری است از رده پستانداران گوشتخوار از نوع سگ. پوستش برنگهای سیاه سرخ زرد و بسیار نرم است و آنرا آستر جامه کنند. دمی بزرگ و پر مو دارد و به حیله گری مشهور است. یا روباه زرد آفتاب خورشید. هر فرد از قوم روس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوس
تصویر اوس
امیدواری، رجا، عطیه امیر و بزرگ هم گویند امیر و بزرگ هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوس
تصویر حوس
بی باک گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوس
تصویر بوس
بوسیدن، آمیختن تنگدستی و وخامت حال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوس
تصویر خوس
دشمن کامی، بویناکی لاشه ، بی رواگی، پیمان شکنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنوس
تصویر فنوس
فانوس بنگرید به فانوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنوس
تصویر عنوس
جمع عانس، دختران ترشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنوس
تصویر خنوس
غائب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انوس
تصویر انوس
سگ رام سگ ناگزنده خو گیرنده جانور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنوس
تصویر جنوس
جمع جنس، گون ها گونه ها سردک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توس
تصویر توس
سلامتی، زمین صلب و سخت، طبیعت واصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوس
تصویر قوس
کمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طوس
تصویر طوس
توس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نفس
تصویر نفس
دم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نحس
تصویر نحس
بداختر، بدشگون، گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از توس
تصویر توس
طوس
فرهنگ واژه فارسی سره