تازه به دوران رسیدگی. جانگرفتگی. صفت نودولت، به عزت رسیدن پس از مذلت: کوس نودولتی از بام سعادت بزنم گر ببینم که مه نوسفرم بازآید. حافظ. رجوع به نودولت شود
تازه به دوران رسیدگی. جانَگرفتگی. صفت نودولت، به عزت رسیدن پس از مذلت: کوس نودولتی از بام سعادت بزنم گر ببینم که مه نوسفرم بازآید. حافظ. رجوع به نودولت شود
جانورانی تک سلولی از ردۀ روزن داران که دارای صدفی مارپیچی و کم ضخامت شبیه سکه بوده اند و صدف آنها مشتمل بر تعداد زیادی خانه های کوچک بود که همیشه آخرین خانه محل زندگی حیوان بوده است، این جانوران در دوران سوم زمین شناسی بسیار فراوان بوده اند بطوری که ته نشست های دریائی دو دورۀ اول دوران سوم با فسیل این جانوران مشخص است و تعداد آنها در این دو دورۀ اول دوران سوم بقدری زیاد بوده که این دوره را به نام دورۀ نومولیتیک میخوانند، (فرهنگ فارسی معین)، و گاهی به پوسته یا صدف آنها نومولیت گفته می شود، (فرهنگ اصطلاحات علمی)
جانورانی تک سلولی از ردۀ روزن داران که دارای صدفی مارپیچی و کم ضخامت شبیه سکه بوده اند و صدف آنها مشتمل بر تعداد زیادی خانه های کوچک بود که همیشه آخرین خانه محل زندگی حیوان بوده است، این جانوران در دوران سوم زمین شناسی بسیار فراوان بوده اند بطوری که ته نشست های دریائی دو دورۀ اول دوران سوم با فسیل این جانوران مشخص است و تعداد آنها در این دو دورۀ اول دوران سوم بقدری زیاد بوده که این دوره را به نام دورۀ نومولیتیک میخوانند، (فرهنگ فارسی معین)، و گاهی به پوسته یا صدف آنها نومولیت گفته می شود، (فرهنگ اصطلاحات علمی)
دهی است از دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه، در 10 هزارگزی مشرق ترکمان و 4 هزارگزی جادۀ تبریز به میانه، در منطقۀ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 680 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و حبوبات، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه، در 10 هزارگزی مشرق ترکمان و 4 هزارگزی جادۀ تبریز به میانه، در منطقۀ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 680 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و حبوبات، شغل مردمش زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شهری در بین النهرین که جبار آن شهر بنام آپولونیوس با کراسوس جنگید و صد رومی را بکشت ولی در پایان شکست خورد و این شهر بدست رومیان تاراج گردید و کراسوس مردم این شهر را چون بردگان فروخت. (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2298)
شهری در بین النهرین که جبار آن شهر بنام آپولونیوس با کراسوس جنگید و صد رومی را بکشت ولی در پایان شکست خورد و این شهر بدست رومیان تاراج گردید و کراسوس مردم این شهر را چون بردگان فروخت. (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2298)
بدبختی. نامساعدی بخت. ادبار: دانستم از بیدولتی من بوده است عیب اسب نیست. (تاریخ بخارای نرشخی ص 108). خجل شد که این بیدولتی ما نگر که من این فرزند را محرر کردم. (قصص الانبیاء ص 203). کس از بیدولتی کامی نیابد به از دولت فلک نامی نیابد. نظامی. ، بی هنری: رونق و طراوت عمر بآب بیدولتی غرق مکن. (گلستان). چو از بیدولتی دور اوفتادیم بنزدیکان حضرت بخش ما را. سعدی. ، فلاکت. ناداری. بی چیزی
بدبختی. نامساعدی بخت. ادبار: دانستم از بیدولتی من بوده است عیب اسب نیست. (تاریخ بخارای نرشخی ص 108). خجل شد که این بیدولتی ما نگر که من این فرزند را محرر کردم. (قصص الانبیاء ص 203). کس از بیدولتی کامی نیابد به از دولت فلک نامی نیابد. نظامی. ، بی هنری: رونق و طراوت عمر بآب بیدولتی غرق مکن. (گلستان). چو از بیدولتی دور اوفتادیم بنزدیکان حضرت بخش ما را. سعدی. ، فلاکت. ناداری. بی چیزی
مردم بداصل نانجیب تازه به دولت رسیده. (ناظم الاطباء). آنکه تازه به مال و جاه رسیده. (فرهنگ فارسی معین). نوکیسه. (آنندراج). ندیدبدید. تازه به دوران رسیده. (یادداشت مؤلف). بی بته. جانگرفته. کم ظرفیت. نوخاسته: یارب این نودولتان را بر خر خودشان نشان کاینهمه ناز از غلام ترک و استر می کنند. حافظ
مردم بداصل نانجیب تازه به دولت رسیده. (ناظم الاطباء). آنکه تازه به مال و جاه رسیده. (فرهنگ فارسی معین). نوکیسه. (آنندراج). ندیدبدید. تازه به دوران رسیده. (یادداشت مؤلف). بی بته. جانَگرفته. کم ظرفیت. نوخاسته: یارب این نودولتان را بر خر خودشان نشان کاینهمه ناز از غلام ترک و استر می کنند. حافظ
فرانسوی تکروزن جانورانی تک سلولی از رده روزن داران که دارای صدفی مارپیچی و کم ضخامت شبیه سکه بوده اند و صدف آنها مشتمل بر تعداد زیادی خانه های کوچک بود که همیشه آخرین خانه محل زندگی حیوان بوده است. این جانوران در دوران سوم زمین شناسی بسیار فراوان بوده اند بطوری که ته نشست های دریایی دو دوره اول دوران سوم با فسیل این جانوران مشخص است و تعداد آنها در این دو دوره اول دوران سوم بقدری زیاد بوده که این دو دوره را بنام دوره نومولیتیک میخوانند
فرانسوی تکروزن جانورانی تک سلولی از رده روزن داران که دارای صدفی مارپیچی و کم ضخامت شبیه سکه بوده اند و صدف آنها مشتمل بر تعداد زیادی خانه های کوچک بود که همیشه آخرین خانه محل زندگی حیوان بوده است. این جانوران در دوران سوم زمین شناسی بسیار فراوان بوده اند بطوری که ته نشست های دریایی دو دوره اول دوران سوم با فسیل این جانوران مشخص است و تعداد آنها در این دو دوره اول دوران سوم بقدری زیاد بوده که این دو دوره را بنام دوره نومولیتیک میخوانند