دهستانی است از بخش کوهمره نودان از شهرستان کازرون و محدود است از شمال به کوه سورمه، از جنوب به ارتفاعات دوان و کتل دختر، از مشرق به کوه چنگ و دهستان دشت ارژن و از مغرب به تنگ چوگان. این دهستان در منطقه ای کوهستانی واقع شده و قسمت شمالی و غربی و مرکزی بخش را در بر گرفته است. رود خانه شاپور از این دهستان سرچشمه می گیرد. هوای آن در شمال و شمال شرقی معتدل و در مغرب گرم است. آب دهستان ازرود خانه شاپور و چشمه سارهای متعدد تأمین می شود. محصول عمده اش غلات و حبوبات و انگور و انجیر و شغل مردم زراعت و باغداری و قالی بافی و گلیم بافی است. دهستان مشتمل بر 18 آبادی است و جمعاً در حدود 5900 تن سکنه دارد. قراء مهم آن عبارتند از دولیران، سنان، گاوکشک، موردک، جکک. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهستانی است از بخش کوهمره نودان از شهرستان کازرون و محدود است از شمال به کوه سورمه، از جنوب به ارتفاعات دوان و کتل دختر، از مشرق به کوه چنگ و دهستان دشت ارژن و از مغرب به تنگ چوگان. این دهستان در منطقه ای کوهستانی واقع شده و قسمت شمالی و غربی و مرکزی بخش را در بر گرفته است. رود خانه شاپور از این دهستان سرچشمه می گیرد. هوای آن در شمال و شمال شرقی معتدل و در مغرب گرم است. آب دهستان ازرود خانه شاپور و چشمه سارهای متعدد تأمین می شود. محصول عمده اش غلات و حبوبات و انگور و انجیر و شغل مردم زراعت و باغداری و قالی بافی و گلیم بافی است. دهستان مشتمل بر 18 آبادی است و جمعاً در حدود 5900 تن سکنه دارد. قراء مهم آن عبارتند از دولیران، سنان، گاوکشک، موردک، جکک. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
پیلۀ کرم ابریشم، پردۀ نازکی که کرم ابریشم از لعاب دهن خود به دور خود می تند و در میان آن محصور می شود، پیله ها را به ترتیب مخصوصی گرم می کنند و می ریسند تا ابریشم به دست آید، بادامه، پله، فیلچه، پیله کرم ابریشم، نوزاد کرمی شکل پروانه با بدنی استوانه ای و دارای حلقه که از برگ درخت توت تغذیه می کند و از پیلۀ آن الیاف ابریشمی تهیه می شود، دیوه، کرم پیله، کناغ، کرم بادامه
پیلِۀ کِرمِ اَبریشَم، پردۀ نازکی که کرم ابریشم از لعاب دهن خود به دور خود می تند و در میان آن محصور می شود، پیله ها را به ترتیب مخصوصی گرم می کنند و می ریسند تا ابریشم به دست آید، بادامِه، پِلِه، فیلچِه، پیلِه کِرمِ اَبریشَم، نوزاد کرمی شکل پروانه با بدنی استوانه ای و دارای حلقه که از برگ درخت توت تغذیه می کند و از پیلۀ آن الیاف ابریشمی تهیه می شود، دیوِه، کِرمِ پیلِه، کَناغ، کِرمِ بادامِه
جایی که درآن ناو (ممرسفالین آب) گذارند (رشیدی)، ممر آب (اطلاق محل به حال)، ممرخروج آب پشت بام که ازسفال یاآهن سفید سازند: نقل است که یک روز جماعتی آمدندکه یاشیخ باران نمی آید. شیخ سرفروبردگفت: هین ناودانها راست کنیدکه باران آمد، جوی نهر، مجرایی که گندم ازدول بگلوی آسیارود، چوب درازمیان خالی که آب ازآن بچرخ آسیامیریزد و آنرا بگردش درمیاورد
جایی که درآن ناو (ممرسفالین آب) گذارند (رشیدی)، ممر آب (اطلاق محل به حال)، ممرخروج آب پشت بام که ازسفال یاآهن سفید سازند: نقل است که یک روز جماعتی آمدندکه یاشیخ باران نمی آید. شیخ سرفروبردگفت: هین ناودانها راست کنیدکه باران آمد، جوی نهر، مجرایی که گندم ازدول بگلوی آسیارود، چوب درازمیان خالی که آب ازآن بچرخ آسیامیریزد و آنرا بگردش درمیاورد
نوعی کافور به غایت خوشبو که آن را خورند، مقابل کافور میت، نوعی از چوب بید که از آن دسته بیل سازند، جودانک، سیاهی ای شبیه به دانه جو در میان دندان اسب و خر و مانند آن که جوانی و پیری آن ها را از آن شناسند، جنسی از انار
نوعی کافور به غایت خوشبو که آن را خورند، مقابل کافور میت، نوعی از چوب بید که از آن دسته بیل سازند، جودانک، سیاهی ای شبیه به دانه جو در میان دندان اسب و خر و مانند آن که جوانی و پیری آن ها را از آن شناسند، جنسی از انار