- نهش (نَ هَِ)
بعیرٌ نهش، شتر که در باطن سپل آن نشانی باشد سوای اثره که بر زمین آشکار گردد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نمش. (اقرب الموارد) (متن اللغه) ، نهش الیدین، ستور سبک دست، و کذا نهش القوائم. (منتهی الارب). خفیف الیدین. (از اقرب الموارد). ضعیف الیدین و القوائم. (از متن اللغه) ، کم گوشت، قلیل اللحم یا آنکه ران لاغر دارد. نهش. نهیش. (از متن اللغه). رجوع به منهوش شود
