اشاره با چشم و ابرو، برهم زدن مژگان از روی ناز و کرشمه، برای مثال فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی / بدین زره ببری و بدان ز ره ببری (عنصری - ۳۴۹)
اشاره با چشم و ابرو، برهم زدن مژگان از روی ناز و کرشمه، برای مِثال فغان از آن دو سیه زلف و غمزگان که همی / بدین زره ببُری و بدان زِ رَه ببَری (عنصری - ۳۴۹)
نی یا چوب دراز و سخت که بر سر آن آهن نوک تیز نصب کنند نیزۀ آتشین: کنایه از شعاع آفتاب نیزۀ خطی: نیزۀ راست و بلندی که از محلی در بحرین به نام الخط می آورده اند
نی یا چوب دراز و سخت که بر سر آن آهن نوک تیز نصب کنند نیزۀ آتشین: کنایه از شعاع آفتاب نیزۀ خطی: نیزۀ راست و بلندی که از محلی در بحرین به نام الخط می آورده اند
تره تیزک، ترتیزک، گیاهی یک ساله با برگ های بیضوی و طعم تند و تیز که جزء سبزی های خوردنی مصرف می شود. دارای ید، آهن و فسفات و ضد اسکوربوت است، شاهی، ککژه، ککش، کیکر، کیکیز
تره تیزک، ترتیزک، گیاهی یک ساله با برگ های بیضوی و طعم تند و تیز که جزء سبزی های خوردنی مصرف می شود. دارای ید، آهن و فسفات و ضد اسکوربوت است، شاهی، ککژه، ککش، کیکر، کیکیز
دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر. دارای 160تن سکنه. آب آن از رود خانه جراحی و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و حشم داری. راه اتومبیل رو و ساکنان آنجا از طایفۀ مقدم اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر. دارای 160تن سکنه. آب آن از رود خانه جراحی و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و حشم داری. راه اتومبیل رو و ساکنان آنجا از طایفۀ مقدم اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
پاکیزه زشتی رفته پاک کننده، پاک داننده پاک کرده شده، پاک پاکیزه: (و آفریدگار همگان را پاک و منزه دانی از جفت و فرزند و انباز) (کشف اسرار 546: 2) پاک کننده، پاک داننده، سالکی که ذات حق را بصفت تنزیه شناسد و از حیثیت ظهور در مناظر ندیده و ندانسته باشد
پاکیزه زشتی رفته پاک کننده، پاک داننده پاک کرده شده، پاک پاکیزه: (و آفریدگار همگان را پاک و منزه دانی از جفت و فرزند و انباز) (کشف اسرار 546: 2) پاک کننده، پاک داننده، سالکی که ذات حق را بصفت تنزیه شناسد و از حیثیت ظهور در مناظر ندیده و ندانسته باشد
حروف صامتی که به صورت «ء» نوشته می شود و ممکن است ساکن باشد مانند، رأی. یا مانند، جرئت، نشانه ای به صورت «ء» روی «ها»ی غیرملفوظ به جای «یا» ی اضافه مانند، خانه حسن که تلفظ می شود خانه ی حسن
حروف صامتی که به صورت «ء» نوشته می شود و ممکن است ساکن باشد مانند، رأی. یا مانند، جرئت، نشانه ای به صورت «ء» روی «ها»ی غیرملفوظ به جای «یا» ی اضافه مانند، خانه حسن که تلفظ می شود خانه ی حسن