معنی نمنه - فرهنگ لغت هوشیار
معنی نمنه
- نمنه
- نازک نگاری (مینیاتور)، سایه زدن، نگاه کردن
تصویر نمنه
فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با نمنه
آمنه
- آمنه
- ازنامها، نترس، پارسی است برابر با پشته ای هیزم پشته هیزم پشتواره هیزم توده خرمن هیزم شکافته
فرهنگ لغت هوشیار
دمنه
- دمنه
- نشان باشش نشان خانه، کینه دیرینه آثار خانه و حیات مردمی در زمینی، جایی که خاکروبه ریزند مزبله خاکروبه دان جمع دمن
فرهنگ لغت هوشیار
سمنه
- سمنه
- چنته چوپان از گیاهان، شیرینک از گیاهان کیس الراعی، شیرینک
فرهنگ لغت هوشیار