جدول جو
جدول جو

معنی نقض - جستجوی لغت در جدول جو

نقض
شکستن عهدو پیمان، شکستن، ویران کردن
تصویری از نقض
تصویر نقض
فرهنگ فارسی عمید
نقض
شکستن، کسر، ابطال، فسخ، شکست
تصویری از نقض
تصویر نقض
فرهنگ لغت هوشیار
نقض
((نَ))
شکستن، ویران کردن، منهدم کردن، شکستن عهد و پیمان
تصویری از نقض
تصویر نقض
فرهنگ فارسی معین
نقض
Dismantlement, Infringement, Violation
تصویری از نقض
تصویر نقض
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نقض
desmantelamento, infração, violação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
نقض
demontaż, naruszenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
نقض
демонтаж , нарушение
دیکشنری فارسی به روسی
نقض
демонтаж , порушення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نقض
ontmanteling, overtreding
دیکشنری فارسی به هلندی
نقض
Demontage, Verletzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
نقض
desmantelamiento, infracción, violación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نقض
démantèlement, infraction, violation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نقض
smantellamento, violazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
نقض
विघटन , उल्लंघन
دیکشنری فارسی به هندی
نقض
ভাঙন , লঙ্ঘন , লঙ্ঘন
دیکشنری فارسی به بنگالی
نقض
pembongkaran, pelanggaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
نقض
sökme, ihlal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
نقض
해체 , 위반
دیکشنری فارسی به کره ای
نقض
kuondoa, ukiukaji, uvunjaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
نقض
拆除 , 侵犯 , 违反
دیکشنری فارسی به چینی
نقض
解体 , 侵害 , 違反
دیکشنری فارسی به ژاپنی
نقض
פירוק , הפרה , הֲפָרָה
دیکشنری فارسی به عبری
نقض
การรื้อถอน , การละเมิด , การละเมิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
نقض
تفكيكٌ , خرقٌ , انتهاكٌ
دیکشنری فارسی به عربی
نقض
تحلیل , نقض , خلاف ورزی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دیوار افتنده، مرغ فرود آینده، ستاره فرو میرنده ستاره انداخته نیزک (شهاب) بازی که از هوا بر شکار فرود آید، سواری که بر دشمن هجوم آورد، دیوار افتاده یا دیواری که نزدیک افتادن باشد، ستاره از هوا فرود آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منقض
تصویر منقض
((مُ نَ قَ ضّ))
سواری که بر دشمن هجوم آورد، بازی که از هوا بر شکار فرود آید، دیوار افتاده یا دیواری که نزدیک افتادن باشد، ستاره از هوا فرود آمده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نقض عهد
تصویر نقض عهد
پیمان شکنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقض الحکم
تصویر نقض الحکم
نقض حکم: شکستن دستور شکستن رای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقض کردن
تصویر نقض کردن
Infringe, Violate
دیکشنری فارسی به انگلیسی