- نقدعلی (پسرانه)
- مرکب از نقد (ارزیابی و سنجش سره از ناسره) + علی
معنی نقدعلی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چشم و گوش بسته سرباز روستایی روستایی چشم و گوش بسته و جاهل باداب و رسوم شهرنشینی و معاشرت، سرباز دهاتی
بلوت اسپی از گیاهان
در تازی نیامده شاهنامه خوانی داستانگویی لبیدی واژه لبید در تازی نیز آمده و آرشی دیگر دارد عمل و شغل نقال
نالگر سمگر بجشاک، سنبی در هندسه منسوب به نعل: نعلبند: مرد خفاف نعلی و خراز از مواریث آنک داند راز. (حدیقه. مد. 123)، چون دو قوس از دایره که طولشان از نصف دایره بیشتر باشد و انحداب (کوژی) آنها در یک جانب بود - بر سطحی محیط شوند آن شکل را نعلی نامند
پیسگی پیشکی منسوب به نقد: آنچه که بوجه نقد و رایج پرداخته شود: جوایز نقدی، آنچه که بهایش فی المجلس پرداخته شود: معامله نقدی
گزکی تو دل برو با مزه زبانی گیوری منسوب به نقل. یا حجت (دلیل) نقلی. دلیلی که از آیات قران و احادیث و اخبار آورند مقابل حجت (دلیل) عقلی. یا علوم (معارف) نقلی. دانشهای مربوط به احادیث و اخبار و روایات مقابل علوم عقلی: در حل مشکلات معارف نقلی و کشف معضلات مطالب عقلی بر امثال و اضراب مزیت تقدم یافته. منسوب به نقل، کوچک و جالب و ظریف: یک خانه نقلی و قشنگ دارد