معنی نظرعلی
- نظرعلی(پسرانه)
- چشم و دیده علی (ع)
واژههای مرتبط با نظرعلی
نظرعلی
- نظرعلی
- ابن اسماعیل شریف حائری کرمانی، از وعاظ امامیۀ معاصر است، به سال 1348 هجری قمری درگذشت. از تألیفات اوست: انیس النفس، لجهاللاَّلی، هر دو در اخلاق. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 360) (الذریعه ج 2 ص 467)
نورعلی
- نورعلی
- دهی است از دهستان گندزلو از بخش مرکزی شهرستان شوشتر، در 15 هزارگزی جنوب شرقی شوشتر و 7 هزارگزی جنوب غربی راه مسجدسلیمان به اهواز، در دشت گرمسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از رود گرگر، محصولش غلات، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نورعلی
- نورعلی
- اسم یکی از طوایف ایل دلفان از ایلات کرد ایران است. قریب یکهزار خانوارند و در خاوه و شمال طرهان سکونت دارند. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 64 شود
نظرقلی
- نظرقلی
- دهی است از دهستان خدابنده لو بخش قیدار شهرستان زنجان در 8هزارگزی مشرق قیدار در ناحیۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 684 تن سکنه دارد. آبش از چاه تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
خیرعلی
- خیرعلی
- خیری که از علی (ع) رسیده است، آنکه خیر و نیکی اش چون خیر و نیکی علی (ع) است
شیرعلی
- شیرعلی
- مرکب از شیر (شجاع) + علی (بلند مرتبه)، نام طایفه ای از طوایف کهگیلویه
شورعلی
- شورعلی
- شور (فارسی + علی (عربی) مرکب از شور (هیجان) + علی (بلندمرتبه)
شکرعلی
- شکرعلی
- (به ضم شین) عربی مرکب از شکر (سپاس) + علی (بلندمرتبه)
مظفرعلی
- مظفرعلی
- مرکب از مظفر (پیروز) + علی (بلندمرتبه)، نام نقاش معروف ایرانی در دوره صفویه
