جدول جو
جدول جو

معنی نظمیه - جستجوی لغت در جدول جو

نظمیه
شهربانی
تصویری از نظمیه
تصویر نظمیه
فرهنگ لغت هوشیار
نظمیه
((نَ یُِ))
گرفته شده از عربی، در گذشته به اداره انتظامی و شهربانی گفته می شود
تصویری از نظمیه
تصویر نظمیه
فرهنگ فارسی معین
نظمیه
شهربانی، اداره ای تابع وزارت کشور که وظیفۀ آن حفظ امنیت شهر و تعقیب بزه کاران بوده، نظمیه
تصویری از نظمیه
تصویر نظمیه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نظریه
تصویر نظریه
نگره، انگاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامیه
تصویر نامیه
قوه ای که موجب رشد و نمو می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نظریه
تصویر نظریه
قضیه ای که برای اثبات صحت آن محتاج به برهان و دلیل باشد، رای، اندیشه، عقیده، تئوری، حدس، گمان
فرهنگ فارسی عمید
نامیه در فارسی مونث نامی بالنده کوالیده، آفریده، رویشی رستنی مونث نامی بالنده نموکننده: (این ساعت دراین فصل... نامه زوال نامیه خواندن گیرند، { آفرینش خدای خلق خدای، نبات رستنی رویشی. یا قوت (قوه) نامیه. یا روح نامیه. یانفس نامیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظریه
تصویر نظریه
رای و اندیشه و بینایی
فرهنگ لغت هوشیار
نظامیه در فارسی مونث نظامی سپاهیگری، وابسته به خواجه نظام الملک نام آموزشگاه های او پیروان ابراهیم بن سیار نظام از خرد گرایان (معتزله) که نیکی را از سرنوشت و بدی را از خواست آدمی می دانست مونث نظامی: ... (امیر نظام) بار دیگر بسمت سرهنگی فوج گروس داخل خدمت نظامیه شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظریه
تصویر نظریه
((نَ ظَ یِّ))
رأی، عقیده، فکر، جمع نظریات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامیه
تصویر نامیه
((یِ))
مؤنث نامی، قوه ای که موجب رشد و نمو می شود، جمع نوامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نظریه
تصویر نظریه
Theory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
सिद्धांत
دیکشنری فارسی به هندی
תֵיאוֹרִיָּה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رئیس نظمیه
تصویر رئیس نظمیه
شهربان
فرهنگ لغت هوشیار