جدول جو
جدول جو

معنی نطنزی - جستجوی لغت در جدول جو

نطنزی
(نَ طَ)
حسین بن ابراهیم مکنی به ابوعبدالله و ملقب و معروف به بدیع الزمان نطنزی، از شاعران و ادیبان و لغویون برجستۀ قرن ششم است. رجوع به بدیع الزمان نطنزی و نیز رجوع به مقدمۀ کتاب المرقاه چ بنیاد فرهنگ ایران و کشف الظنون بند 754 و فهرست کتاب خانه مدرسه سپه سالار، ج 2 ص 176 و تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 ص 318 شود
لغت نامه دهخدا
نطنزی
منسوب به نطنز: از مردم نطنز، ساخته یا محصول نطنز: گلابی نطنزی
تصویری از نطنزی
تصویر نطنزی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ)
شهر کوچکی است از اعمال اصفهان، در بیست فرسخی اصفهان واقع است و بدان منسوبند: حسین بن ابراهیم ملقب به ذواللسانین و ابوالفتح محمد بن علی متوفی 497 هجری قمری که هر دو از ادیبانند. (از معجم البلدان). رجوع به نطنز شود
لغت نامه دهخدا
(طَ زی ی)
منسوب به طنزه که قریه ای است بجزیره ای در نواحی میافارقین. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(نَ طَ)
قصبۀ مرکزی بخش نطنز از شهرستان کاشان است و در 326 هزارگزی تهران و 74 هزارگزی جنوب شرقی کاشان و 71 هزارگزی مغرب اردستان واقع است، مشخصات جغرافیائی آن عبارت است از طول 51 درجه و 54 دقیقه و 30 ثانیه، عرض 33 درجه و 31 دقیقه و 30 ثانیه، ارتفاع 1372 گز. این قصبه و مزارع مربوط بدان در درۀ شرقی کوه کرکس واقع است و هوایش سردسیر است. آب قصبه از 25 رشته قنات تأمین می گردد. محصول عمده آن غلات و حبوبات و انواع میوه ها و محصولات صیفی است و خربزه و هندوانۀ آن شهرتی دارد. جمعیت قصبه 4000 تن است. شغل عمده اهالی زراعت است و چینی سازی و قالی بافی. ابنیۀ قدیمی قصبه بدین شرح است: 1- بنای آتشکدۀ کوشک که از سنگ و ساروج ساخته شده و از بناهای عهد ساسانی است. 2- محراب مسجد کوچۀ میر که در عهد سلجوقیان ساخته اند. 3- مسجد جمعه که به سال 704 هجری قمری بنا شده است. 4- مقبرۀ شیخ عبدالصمد که در مسجد جامع واقع است و تاریخ بنای آن 707 است. 5- کاروانسرای شاه عباسی. 6- مقبرۀ عون بن علی از آثار عهد صفوی. 7- مقبرۀ بی بی رقیه. 8- گنبد باز مربوط به دورۀ صفویه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(اَ بِ نَ طَ)
سمعانی در ذیل لغت نطنزی گوید: النطنزی، هذه النسبه الی نطنز و هی بلده بنواحی اصبهان. ظنی ان بینهما قریباً من عشرین فرسخاً والمشهور بالانتساب الیها ابوعبداﷲ الحسین بن ابراهیم بن احمد النطنزی الأدیب من اهل اصبهان صاحب التصانیف فی الأدب، مثل الخلاص و غیره و کان یلقب بذی اللسانین و کان حسن الشعر دقیق النظر فیه. سمع الحدیث من ابی بکر محمد بن عبداﷲ بن زبده النصبی و ابی ذر محمد بن ابراهیم الصالحانی و ابی الفضل عبدالرحمن احمد الرازی و طبقتهم. روی لنا عنه سبطه ابوالفتح محمد بن علی النطنزی بمرو و ابوالعباس احمد بن محمد المؤذّن الأدیب باصبهان و جماعته. ذکره یحیی بن ابی عمر بن منده الحافظ فی کتاب التاریخ لاصبهان و قال: کان ادیباً فاضلاً بارعاً یلقب بذی اللسانین و کان من اهل السنه و الجماعه محباً لهم. انفق عمره علی التعلیم و مات فی المحرم سنه 497 هجری قمری سکن سکه ارزویه (؟) بجویباره و سبطه ابوالفتح محمد بن علی بن ابراهیم النطنزی افضل من بخراسان و العراق فی اللغه و الادب و القیام بصنعه الشعر. قدم علینا مرو سنه 21 و قرأت علیه طرفاً صالحاًمن الادب و استفدت منه و اغرفت من بحره، ثم لقیته بهمدان، ثم قدم علینا بغداد، غیر مرّه فی مدّه مقامی بها و مالقیته الاّ و کتبت عنه و اقتبست منه سمع باصبهان اباسعید المطرز و اباعلی الحدّاد و غانم بن ابی نصرالبرمی [البرجی (؟)] و ببغداد اباالقاسم بن بیان الرزاز و اباعلی بن نبهات [نبهان (؟)] الکاتب و طبقتهم سمعت منه اجزاء بمرو من الحدیث و کانت ولادته 48 باصبهان. انشدنی ابوالفتح النطنزی لنفسه و کتب لی بخطه:
ان ترانی غریب بعد ریاش
بجمال السیوف حین نشام
و اختصار الحضور فی البیض (؟)
و کذا صحهالجفون السقام.
و منها [ای من النطنز] ابوعبداﷲ الحسین بن ابراهیم یلقب ذاللسانین لحسن نظمه و نثره بالعربیه و العجمیه. سمع اصحاب ابی الشیخ الحافظ و عنه حفیده ابوالفتح محمد بن علی بن الحسین النطنزیان الأدیبان. مات ابوالفتح سنه 497 و له ترجمه واسعه فی ذیل البنداری علی تاریخ الخطیب. (تاج العروس). او راست: کتاب دستور اللغه در لغت عربی مترجم به فارسی و کتاب الخلاص فی اللغه، سختی زمانه،
{{صفت، از اتباع}} شدید. سخت. گویند: شدیدٌ ادید
لغت نامه دهخدا
(حِ یِ نَ طَ)
یکی از شعرای فارسی زبان و از اهالی اصفهان بوده، به اکثر علوم و موسیقی آشنائی داشته از اشعار او است:
کینه میورزند با حسرت کشان دوره گرد
بخشد انصافی خدا پهلونشینان ترا.
صادقی کتابدار او را نطنزی دانسته، گوید: تصنیفهای خوب میسازد، و صاحب قاموس ترکی او را اصفهانی شمرده است چون صاحب آتشکده او را در فصل اصفهان آورده گوید: از اهل قصبۀ نطنز است. (ذریعه ج 9 ص 236) (قاموس ترکی)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ نَ طَ)
ابن ابراهیم بن احمد ابوعبدالله بدیع الزمان ملقب به ذواللسانین و مشهور به ادیب نطنزی. درگذشتۀ محرم 497 هجری قمری او راست: ’دستوراللغه’ که فرهنگ عربی به فارسی است. رجوع به مقدمۀ لغتنامه وهدیه العارفین ج 1 ص 311 و ذریعه ج 7 ص 208 شود و در محاسن اصفهان مافروخی ص 114 اشعاری درباره اصفهان به وی نسبت کرده است و در ترجمه فارسی آن ص 127 نام وی را حسین بن محمد آورده است و از جملۀ آن اشعار است:
حوت اصفهان خصالا عجابا
بها کل من یشتهیه استجابا
هواءً منیراً و ماءً نمیرا
و خیراً کثیراً و دوراً رحابا
و ترباً زکیاً و نبتاً رویا
و روضاً طریاً یناغی السحابا.
از آن است:
و زاد محاسنها زنرود
میاها کطعم الحیات عذابا
همدانی. متوفی 1270 هجری قمری 1854/ میلادی او راست:نورالانوار. (اعلام الشیعۀ قرن سیزدهم هجری ص 371)
لغت نامه دهخدا
ابن هدایت الله نطنزی. از مورخین وشعرای دورۀ صفویه و معاصر شاه طهماسب اول و شاه عباس کبیر است. او راست: دیوان غزل به نام مجازیه و دیوان دیگر غایه المجاز. دیوان قصاید و مدایح ائمۀ اطهار. دیوان حاصل الحیات. دیوان اشعار به نام اضطراریه در مدح سلاطین و اعیان. دیوان برائت العلم. تاریخی نیز که از وفات شاه طهماسب اول تا 1007 هجری قمری است دارد و این کتاب را در موقعی که شصت سال از عمر او گذشته بود نوشته است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
نادرست گویی و نادرست نویسی نتنز نه یا نی شهر و تنز غنچه و جوانه نتنز شهر غنچه (بیژن رفیعی سرشکی ماهنامه فروهر شماره 5 و 6 سال 27 امرداد و شهریور 71)
فرهنگ لغت هوشیار