- نصر (پسرانه)
- یاری، مدد، پیروزی، ظفر، نام سوره ای در قرآن کریم، نام یکی از پادشاهان سامانی
معنی نصر - جستجوی لغت در جدول جو
- نصر
- یاری کردن، یاری، یاری کننده، صد ودهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳ آیه، إذا جاء، تودیع
- نصر
- یاری، نصرت، مظاهرت، فتح، پیروزی، ظفر یاری، عون، مظاهرت، نصرت، پیروزی
- نصر ((نَ))
- یاری، کمک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یاری کردن، یاری، پیروزی
نصرت در فارسی یاری، پیروزی
یاری کردن، حمایت، کمک، اعانت
جمع نصیر یاری کنندگان
آخشیج، بن پاره
بنیام انگشت چهارم از سوی شست پرده 15 از زبانزدهای خنیا (موسیقی)
انگشت کوچک دست انسان
نصرانی شدن
انگشتی که بین انگشت وسطی و کوچک است، انگشت چهارم از طرف شست
انگشت کوچک دست یا پا، کلیک، انگشت کهین، کابلج، انگشتک، انگشت خنصر، کالوج
اصل و بنیاد، همت و قصد جسم بسیط و ماده، گوهر، جمع عناصر
جسمی که قابل تجزیه و تقسیم به مواد دیگر نباشد مانند آهن و طلا، جسم بسیط، کنایه از فرد، آدم، آنچه در به وجود آمدن چیزی تاثیر داشته باشد، عامل، هر یک از چهار عنصر اربعه، آخشیج، کنایه از اصل، گوهر
پیرو دین مسیح، مسیحی، عیسوی مذهب
خدایشان یاری کناد
خدا لشکر او را یاری کناد، یا نصرالله و الویته. خدا لشکر و درفشهای وی را یاری کناد، امروز که زمانه در طاعت و فلک در متابعت رای ورایت خداوند عالم... اعلی الله رایه و اریته ونصرجمده و الویته آمده است
خدایش یاری کناد خدای او را یاری کناد خ
یاری از خدای است. یا نصرمن الله و فتح قریب. یاری از خدای و پیروزی نزدیک است
فیروز، مظفر، منصور، نصرت قرین
نصرانیت در فارسی از ریشه یونانی ترساییگری نصرانیه در فارسی مونث نصرانی از ریشه یونانی ترسای مونث نصرانی
دین نصاری، مسیحیت، نصرانی بودن
نصرانی در فارسی یونانی تازی گشته ترسای ترسا منسوب به ناصره، مسیحی عیسوی (بمناسبت انتساب بمولد عیسی مسیح) جمع نصاری نصرانیان: و چون آهنگ دعا کردند. عالم نصرانیان با ایشان گفت
جمع نصیر یاری کنندگان