جدول جو
جدول جو

معنی نسیت - جستجوی لغت در جدول جو

نسیت
(نَسْ یَ)
نسیئه. آنچه نقدنباشد. مقابل نقد. نسیه: نقد به نسیت دادن و حاضر به غائب فروختن از مقتضی عقل دور است. (ترجمه تاریخ یمینی ص 114). رجوع به نسیئه و نسیه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نسیم
تصویر نسیم
(دخترانه)
باد ملایم، باد خنک، بوی خوش، نصرت نکیسا، نوازنده و خواننده دربار خسرو پرویز ساسانی، باد بسیار آرام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نسیج
تصویر نسیج
منسوج، بافته، بافته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنسیت
تصویر جنسیت
هم جنس بودن، نر یا ماده بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیست
تصویر نیست
سوم شخص مضارع منفی از مصدر بودن، عدم، نیستی، نابود، ناپدید، معدوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسیه
تصویر نسیه
خرید و فروش چیزی به صورتی که پول آن بعداً پرداخت شود، به طور نسیه مثلاً آن لباس را نسیه خریدم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسبت
تصویر نسبت
ربط دادن فعل یا صفتی به کسی، خویشی، قرابت، پیوستگی میان دو شخص یا دو چیز، همانندی بین علاقات اشیا یا کمیّات
فرهنگ فارسی عمید
(اُ سی یَ)
الفت و مؤانست. (ناظم الاطباء). و رجوع به انسیه شود، روان شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ازاقرب الموارد) ، منفجر شدن خون از رگ. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دمیدن خون. (تاج المصادر بیهقی). روان شدن خون. (یادداشت لغت نامه)
لغت نامه دهخدا
تفسیراوسپوختن وتاخیرکردن است. ومعنیش آنست که سال قمری ازسال شمسی یازده روزبتقریب پیشترآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسخت
تصویر نسخت
نوشته، مکتوب، پیش نویس
فرهنگ لغت هوشیار
نسبی بودن، یافرضیه نسبی فرضیه ایست که اینشتین آنرامعرفی کرده. درین فرضیه بجای فاصله بین اشیافاصله بین حوادث درنظرگرفته میشودوزمان وفضاباهم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی بروابط ریاضی است نه به اشیاوازنظرریاضی قابل تاییدمیباشد. توضیح نیوتن بدون وارسی دقیق نظریه قدیمی زمان ومکان مطلق را قبول کرده بودوعقیده داشت که جهان درزمان مطلق مستقل از پدیدارهایی که درآن رخ میدهدونیزدرمکان مطلق غیرقابل تغیریعنی فضای سه بعدی هندسه اقلیدس - که مستقل است ازاشیایی که درآن جای دارد - قرارگرفته است نیوتن معتقد بمفهوم مطلق ثالثی هم بودبدین نحوکه مقدار ماده راتغییرناپذیرمیدانست اعم ازاینکه آن درحالت سکون باشدیادرحال حرکت} اینشتین {بکلی منکرمطلقیتاین مفاهیم سه گانه است وآنهارانسبی واضافیمیداند. بر حسب این نظریه: اولا - زمان مطلق وقرارگرفت بالنتیجه مقارنه زمانی مطلق وجودندارد وزمان دردودستگاهی که بایکدیگرارتباطی نداشته باشد یکی نیست زیرادوامری که دریک دستگاه مثلادرزمین دریک زمان روی می دهدو یک ناظرکه درکره زمین جای داردمقارنه ظنها رابوسیله علایم بصری یاالکتریکی درمی یابد برای کسی که دردستگاه متحرک دیگری است و نسبت بزمین تغییرمکان می دهدازحیث زمان مقارن نیست. مثلافرض کنیم که درشکل مقابل ناظر نسبت به دوواقعه و که درزمین رخ میدهد درزمین دورمسافت مساوی نسبت به آن دو واقعه قرارگرفته باشدووقوع این واقعه راتوسط علایم بصری یاالکتریکیی که ازآن دو برمی خیزد وبایکدیگرمنطبق می شود درمی یابد البته این دو واقعه رازمانامقارن می داندامابرایمشاهده کننده که درکره متحرک دیگری قراردارد وقتی این دوواقعه مقارن خواهدبودکه درست در روی خط عمودی که از اخراج شده باشدقرار گیردلکن اگرباکره ای که درآن است نسبت به کره زمین تغییرمحل یافت یعنی مثلادر دیگراین دوواقعه متقارن نخواهدبودزیرا که چون مسافت میان و بیش ازمسافت بین و است نوریاعلامت الکتریکی نمی تواند این دومسافت مختلف رادرمدت مساوی طی کندباین ترتیب ظنچه برای یک تن مقارن است ممکن است برای دیگری مقارن نباشد، ازاینجانتیجه می گیریم که مقارنه زمانی و بالتبع زمان ازاموراضافی ونسبی است. ثانیا - مکان هم مطلق ومستقل ازآنچه درآن جای داردنیست بلکه تابع ماده ایست که در آنست وجهان درفضایی که اقلیدس وصف کرده است واقع نیست بلکه درفضایی کروی قرار گرفته است. ثالثا - جرم مطلق هم وجودندارد وجرم یک جسم بستگی داردبسرعت سیروحالت درونی ودرجه حرارت آن وبرحسب تغیرآنها می کند. باین نحوعلم مکانیک قدیمی درباره اجسامی که سرعت آنهاازسرعت حرکت ستارگان بیشترباشد صادق وقابل اعمال نیست. بنابراین دیگرقوه ای مانندجاذبه عمومی موجب گردش زمین بدورآفتاب نیست بلکه انحنا فضاعلت آنست وجذابیت خاصیت هندسی جهان است بدین وجه حرکات دوری ستارگان وانحراف اشعه نورانیی که از ستارگان نزدیک بخورشیدصادرمیشود بوسیله انحنا فضا تبیین می گردد. درجهان منحنی خط منحنیی که مسیرسیارات است کوتاه ترین فاصله است یعنی برخلاف آنچه درهندسه اقلیدس دیده ایم - که اقصرفاصله بین دونقطه خط مستقیم است - دراین هندسه اقصرفاصله میان دونقطه خط منحنی است. اینشتین ازمطالعات خودباین نتیجه میرسدکه جهان هرچندنامحدود است (یعنی ازحدودمتصورتجاوزمی کند) متناهی است. دراین جهان موجودی منحنی که بسرعت نور بجنبدبعدازچندبلیون سال بنقطه ای که از آنجاحرکت کرده استخواهدرسید. بااین نظریه وقایعی مانندبی نظمی های حرکت عطاردرا که بانظریه نیوتن تطبیق نمی شد، می توان تبیین کرد. علاوه برین درعکسهایی که هنگام کسوف کلی خورشیدازآسمان برداشته اندبخوبی دیده می شودکه اشعه نورانیی که ازستارگان برخاسته است درمجاورت خورشیدانحراف می پذیردواین آزمایش صحت نظریه اینشتین را تاییدمی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نستی
تصویر نستی
نیستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیج
تصویر نسیج
بافته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسبت
تصویر نسبت
خویشی، خویشاوندی، انتساب، مناسبت، قرابت به رحم و پیوستگی به نکاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نعیت
تصویر نعیت
پیشی گیرنده پیش بر: اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیست
تصویر نیست
نه هست، فعل منفی مفرد غایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیب
تصویر نسیب
صاحب نژاد، شعر عاشقانه
فرهنگ لغت هوشیار
پر افتاده، پشم افتاده، انگبین گداخته، پسر، کنه (فتیله) مرغ انگلیسی از گیاهان سمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیک
تصویر نسیک
زر و سیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
باد نرم، دم باد، باد خوش، باد خنک
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه نقد نباشد و بزمانه بعید وعده ادای آن کرده باشند، خرید و فروش و داد و ستدی که بهای آنرا نقد ندهند و به مهلت و فرصت ادا کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تراشیده، سم ساییده، ناله، زخم کم، پست بی بها، نالیدن، دم سرد، شانه ساییده، به درد نخور شانه مشط، ناله، فریاد، لاغرکرده لاغرشده (شتر)، تراشیده شده منحوت، نامرغوب نابکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنیت
تصویر سنیت
سال قحط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنسیت
تصویر جنسیت
حالت و کیفیت جنس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نسیج
تصویر نسیج
((نَ))
بافته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
((نِ یَّ))
نسبی بودن، نام فرضیه ای است که انشتین آن را معرفی کرد. در این فرضیه به جای فاصله بین اشیاء فاصله بین حوادث در نظر گرفته می شود و زمان و فضا با هم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی به روابط ریاضی است نه به اشیاء و از نظر ریاضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسیب
تصویر نسیب
((نَ))
وصف موضوعات عاشقانه و مجالس می گساری در شعر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسیب
تصویر نسیب
((نَ س))
با نسب بودن، خویش داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنسیت
تصویر جنسیت
((جِ یَّ))
چگونگی جنس، زن یا مرد بودن افراد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسیم
تصویر نسیم
((نَ))
باد خنک و ملایم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسیه
تصویر نسیه
((نِ یِ))
آن چه به وعده فروخته شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسبت
تصویر نسبت
((نِ بَ))
خویشی، قرابت، پیوستگی و ارتباط دو شخص یا دو چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنسیت
تصویر جنسیت
نرولاسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نسیه
تصویر نسیه
پسادست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نسبت
تصویر نسبت
بازخوانی، بسته، خویشاوندی، هارفت، بستگی، در برابر
فرهنگ واژه فارسی سره