جدول جو
جدول جو

معنی نسبوت - جستجوی لغت در جدول جو

نسبوت(نَ)
به معنی عقل است و آن قوتی باشد که تمیز میان نیک و بد و خیر و شر به او حاصل می شود. (برهان قاطع) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). ظاهراً برساختۀفرقۀ آذرکیوان است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبوت
تصویر نبوت
(پسرانه)
رسالت، پیامبری، مبعوث بودن کسی از سوی خداوند به راهنمایی مردم، یکی از سه اصل اعتقادی مسلمانان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سنبوت
تصویر سنبوت
نمود، هیکل، برای مثال چون تو از خوان شرع بی قوتی / تو و سالوس و کبر و سنبوتی (سنائی - ۱۳۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
نسبی بودن
فرهنگ فارسی عمید
(شُ دَ)
نسبیّه. نسبی بودن. رجوع به فرهنگ فارسی معین و دایرهالمعارف فارسی شود
لغت نامه دهخدا
در قاموس کتاب مقدس آمده است: نابوت (به معنی میوه ها) مرد اسرائیلی بود از یزرعیل، که وی را در پهلوی قصر آحاب پادشاه تاکستانی بود پادشاه را رغبت بدان تاکستان افتاده خواست که آن را بخرد و یا اینکه تاکستان بهتری به نابوت داده معاوضه نماید، اما نابوت از این مطلب ابا و امتناع نموده نخواست که تاکستان را بفروشد، علیهذا این مطلب اسباب حزن و اندوه آحاب گشته بر بستر خود خوابیده، خوراک نخورد و چون ایزابل زوجه آحاب مطلع گشت حیله ای اندیشیده نابوت را به تهمت کفر بر خدا و پادشاه متهم ساخت، نابوت را سنگسار کردند، و آحاب تاکستان را متصرف گردید و چون این خبر گوشزد ایلیای نبی گشت از انتقامی که خدای تعالی عنقریب از آحاب و ایزابل خواهد کشید نبوت فرمود، (از قاموس کتاب مقدس ص 863)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نعت مفعولی از مصدر سبت. رجوع به سبت شود، مرده. (منتهی الارب). میت. (اقرب الموارد) ، بیهوش. (منتهی الارب). مغشی ّ علیه. (اقرب الموارد) ، بیمار که ستان خفته باشد و چشم فراز کرده. (منتهی الارب) ، محلوق و تراشیده. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سَمْ نَ)
مرد خشمناک. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مسبوت
تصویر مسبوت
بیهوش، بیمار بستری، چشم فراز کرده چشم بسته
فرهنگ لغت هوشیار
نسبی بودن، یافرضیه نسبی فرضیه ایست که اینشتین آنرامعرفی کرده. درین فرضیه بجای فاصله بین اشیافاصله بین حوادث درنظرگرفته میشودوزمان وفضاباهم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی بروابط ریاضی است نه به اشیاوازنظرریاضی قابل تاییدمیباشد. توضیح نیوتن بدون وارسی دقیق نظریه قدیمی زمان ومکان مطلق را قبول کرده بودوعقیده داشت که جهان درزمان مطلق مستقل از پدیدارهایی که درآن رخ میدهدونیزدرمکان مطلق غیرقابل تغیریعنی فضای سه بعدی هندسه اقلیدس - که مستقل است ازاشیایی که درآن جای دارد - قرارگرفته است نیوتن معتقد بمفهوم مطلق ثالثی هم بودبدین نحوکه مقدار ماده راتغییرناپذیرمیدانست اعم ازاینکه آن درحالت سکون باشدیادرحال حرکت} اینشتین {بکلی منکرمطلقیتاین مفاهیم سه گانه است وآنهارانسبی واضافیمیداند. بر حسب این نظریه: اولا - زمان مطلق وقرارگرفت بالنتیجه مقارنه زمانی مطلق وجودندارد وزمان دردودستگاهی که بایکدیگرارتباطی نداشته باشد یکی نیست زیرادوامری که دریک دستگاه مثلادرزمین دریک زمان روی می دهدو یک ناظرکه درکره زمین جای داردمقارنه ظنها رابوسیله علایم بصری یاالکتریکی درمی یابد برای کسی که دردستگاه متحرک دیگری است و نسبت بزمین تغییرمکان می دهدازحیث زمان مقارن نیست. مثلافرض کنیم که درشکل مقابل ناظر نسبت به دوواقعه و که درزمین رخ میدهد درزمین دورمسافت مساوی نسبت به آن دو واقعه قرارگرفته باشدووقوع این واقعه راتوسط علایم بصری یاالکتریکیی که ازآن دو برمی خیزد وبایکدیگرمنطبق می شود درمی یابد البته این دو واقعه رازمانامقارن می داندامابرایمشاهده کننده که درکره متحرک دیگری قراردارد وقتی این دوواقعه مقارن خواهدبودکه درست در روی خط عمودی که از اخراج شده باشدقرار گیردلکن اگرباکره ای که درآن است نسبت به کره زمین تغییرمحل یافت یعنی مثلادر دیگراین دوواقعه متقارن نخواهدبودزیرا که چون مسافت میان و بیش ازمسافت بین و است نوریاعلامت الکتریکی نمی تواند این دومسافت مختلف رادرمدت مساوی طی کندباین ترتیب ظنچه برای یک تن مقارن است ممکن است برای دیگری مقارن نباشد، ازاینجانتیجه می گیریم که مقارنه زمانی و بالتبع زمان ازاموراضافی ونسبی است. ثانیا - مکان هم مطلق ومستقل ازآنچه درآن جای داردنیست بلکه تابع ماده ایست که در آنست وجهان درفضایی که اقلیدس وصف کرده است واقع نیست بلکه درفضایی کروی قرار گرفته است. ثالثا - جرم مطلق هم وجودندارد وجرم یک جسم بستگی داردبسرعت سیروحالت درونی ودرجه حرارت آن وبرحسب تغیرآنها می کند. باین نحوعلم مکانیک قدیمی درباره اجسامی که سرعت آنهاازسرعت حرکت ستارگان بیشترباشد صادق وقابل اعمال نیست. بنابراین دیگرقوه ای مانندجاذبه عمومی موجب گردش زمین بدورآفتاب نیست بلکه انحنا فضاعلت آنست وجذابیت خاصیت هندسی جهان است بدین وجه حرکات دوری ستارگان وانحراف اشعه نورانیی که از ستارگان نزدیک بخورشیدصادرمیشود بوسیله انحنا فضا تبیین می گردد. درجهان منحنی خط منحنیی که مسیرسیارات است کوتاه ترین فاصله است یعنی برخلاف آنچه درهندسه اقلیدس دیده ایم - که اقصرفاصله بین دونقطه خط مستقیم است - دراین هندسه اقصرفاصله میان دونقطه خط منحنی است. اینشتین ازمطالعات خودباین نتیجه میرسدکه جهان هرچندنامحدود است (یعنی ازحدودمتصورتجاوزمی کند) متناهی است. دراین جهان موجودی منحنی که بسرعت نور بجنبدبعدازچندبلیون سال بنقطه ای که از آنجاحرکت کرده استخواهدرسید. بااین نظریه وقایعی مانندبی نظمی های حرکت عطاردرا که بانظریه نیوتن تطبیق نمی شد، می توان تبیین کرد. علاوه برین درعکسهایی که هنگام کسوف کلی خورشیدازآسمان برداشته اندبخوبی دیده می شودکه اشعه نورانیی که ازستارگان برخاسته است درمجاورت خورشیدانحراف می پذیردواین آزمایش صحت نظریه اینشتین را تاییدمی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنبوت
تصویر سنبوت
بد گو دژیاد (غیبت کننده) هیکل نمود نمودار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنبوت
تصویر سنبوت
((سَ))
هیکل، نمود، نمودار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
((نِ یَّ))
نسبی بودن، نام فرضیه ای است که انشتین آن را معرفی کرد. در این فرضیه به جای فاصله بین اشیاء فاصله بین حوادث در نظر گرفته می شود و زمان و فضا با هم در آن دخیل هستند. این دستگاه متکی به روابط ریاضی است نه به اشیاء و از نظر ریاضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
النّسبيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
Relativity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relativité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
uhusiano wa uhusiano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
نسبتیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
ความสัมพันธ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
יַחֲסִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
相対性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
相对性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
izafiyet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
상대성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relatividade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relativitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
আপেক্ষিকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
सापेक्षता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
Relativität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relativiteit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
відносність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
относительность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relatywność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relatividad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نسبیت
تصویر نسبیت
relatività
دیکشنری فارسی به ایتالیایی