معنی سنبوت سنبوت نمود، هیکل، برای مثال چون تو از خوان شرع بی قوتی / تو و سالوس و کبر و سنبوتی (سنائی - ۱۳۲) تصویر سنبوت فرهنگ فارسی عمید