جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سنبوت

سنبوت

سنبوت
نمود، هیکل، برای مِثال چون تو از خوان شرع بی قوتی / تو و سالوس و کبر و سنبوتی (سنائی - ۱۳۲)
سنبوت
فرهنگ فارسی عمید

سنبوت

سنبوت
مرد خشمناک. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا