تفرج گاه. جای عیش وشادی. (ناظم الاطباء). نزهت جای. متنزه. گردشگاه. نزهت کده. نزهت سرا. نزهت ستان: در فراخی نعمت ودرستی هوا و آب و غریب دوستی و درویش داری اهل همدان و نزهتگاه های بی شمار. (مجمل التواریخ). آبها روان ساختند و باغها کردند و نزهتگاه ها. (مجمل التواریخ). فرودآمد به نزهتگاه آن بوم سوادی دید بیش از کشور روم. نظامی. خبر دادندش آن فرزانه پیران ز نزهتگاه آن اقلیم گیران. نظامی. سوادی دید نزهتگاه جمشید درختش ارغوان و سایه اش بید. نظامی. آیت ’یا نار کونی برداً و سلاماً’ بر هر ورقی از ریاحین آن نزهتگاه مسطور. (ترجمه محاسن اصفهان). نزهتگاه شیدایان و تفرجگاه بی سروپایان. (ترجمه محاسن اصفهان)
تفرج گاه. جای عیش وشادی. (ناظم الاطباء). نزهت جای. متنزه. گردشگاه. نزهت کده. نزهت سرا. نزهت ستان: در فراخی نعمت ودرستی هوا و آب و غریب دوستی و درویش داری اهل همدان و نزهتگاه های بی شمار. (مجمل التواریخ). آبها روان ساختند و باغها کردند و نزهتگاه ها. (مجمل التواریخ). فرودآمد به نزهتگاه آن بوم سوادی دید بیش از کشور روم. نظامی. خبر دادندش آن فرزانه پیران ز نزهتگاه آن اقلیم گیران. نظامی. سوادی دید نزهتگاه جمشید درختش ارغوان و سایه اش بید. نظامی. آیت ’یا نار کونی برداً و سلاماً’ بر هر ورقی از ریاحین آن نزهتگاه مسطور. (ترجمه محاسن اصفهان). نزهتگاه شیدایان و تفرجگاه بی سروپایان. (ترجمه محاسن اصفهان)
خواجه نزهت، نورالله کشمیری. از پارسی گویان هند و از شاگردان میرزا عبدالغنی کشمیری است. به سال 1140 هجری قمری درگذشت. او راست: دویدم تا به تحصیل کمال از دوربینی ها چو پروین صاحب خرمن شدم از خوشه چینی ها. (از صبح گلشن ص 416). و رجوع به فرهنگ سخنوران ص 600 و قاموس الاعلام ج 6 ص 4574 شود میرزا نزهت، نعیم دامغانی. این بیت را مؤلف تذکرۀ روز روشن به نام او ثبت کرده است: صباجائی که بردارد نقاب از روی زیبایش پر پروانه دست شمع گردد در تماشایش. رجوع به تذکرۀ روز روشن ص 815 شود
خواجه نزهت، نورالله کشمیری. از پارسی گویان هند و از شاگردان میرزا عبدالغنی کشمیری است. به سال 1140 هجری قمری درگذشت. او راست: دویدم تا به تحصیل کمال از دوربینی ها چو پروین صاحب خرمن شدم از خوشه چینی ها. (از صبح گلشن ص 416). و رجوع به فرهنگ سخنوران ص 600 و قاموس الاعلام ج 6 ص 4574 شود میرزا نزهت، نعیم دامغانی. این بیت را مؤلف تذکرۀ روز روشن به نام او ثبت کرده است: صباجائی که بردارد نقاب از روی زیبایش پر پروانه دست شمع گردد در تماشایش. رجوع به تذکرۀ روز روشن ص 815 شود
رمّاح. (صراح) (منتهی الارب) (از مهذب الاسماء). قناء. (منتهی الارب). کسی که نیزه می سازد. (ناظم الاطباء). نیزه سازنده. که پیشه اش نیزه گری و ساختن نیزه است
رمّاح. (صراح) (منتهی الارب) (از مهذب الاسماء). قناء. (منتهی الارب). کسی که نیزه می سازد. (ناظم الاطباء). نیزه سازنده. که پیشه اش نیزه گری و ساختن نیزه است
نزهتگاه. تفرج گاه. گردش گاه. آنجا که صفای خاطر و انبساط افزاید. نزهت سرا. نزهت کده. جای نزهت افزا. نزهت ستان. رجوع به نزهتگاه شود: دید نزهتگهی گرانمایه سبز در سبز و سایه در سایه. نظامی. خرامان خسرو و شیرین شب و روز به هرنزهتگهی شاد و دل افروز. نظامی. گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند. حافظ
نزهتگاه. تفرج گاه. گردش گاه. آنجا که صفای خاطر و انبساط افزاید. نزهت سرا. نزهت کده. جای نزهت افزا. نزهت ستان. رجوع به نزهتگاه شود: دید نزهتگهی گرانمایه سبز در سبز و سایه در سایه. نظامی. خرامان خسرو و شیرین شب و روز به هرنزهتگهی شاد و دل افروز. نظامی. گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند. حافظ