جدول جو
جدول جو

معنی نزف - جستجوی لغت در جدول جو

نزف
کشیدن آب چاه تا خشک شود، در پزشکی گرفتن خون از بدن به وسیلۀ فصد یا حجامت
تصویری از نزف
تصویر نزف
فرهنگ فارسی عمید
نزف
خشک شدن چاه، بیهوشی، سرمستی، خون رفتن، خون گرفتن کشیدن آب چاه، خون گرفتن بافصد و حجامت. یانزف دم: نزف الدم
فرهنگ لغت هوشیار
نزف
((نَ))
کشیدن آب از چاه، خون گرفتن با فصد و حجامت
تصویری از نزف
تصویر نزف
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نزفه
تصویر نزفه
اندکی آب، اندکی می
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجف
تصویر نجف
(پسرانه)
نام شهری در عراق که آرامگاه علی (ع) در آن واقع شده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نصف
تصویر نصف
نیمه، نیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزف
تصویر آزف
شتابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزف
تصویر رزف
بانگیدن بانگ کردن، پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزف
تصویر خزف
سفال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نصف
تصویر نصف
نیم، نیمه، نیمۀ چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نسف
تصویر نسف
بنا را از اصل برکندن و ویران ساختن، دانه را با غربال بیختن و پاک کردن، پراکنده ساختن باد خاک را
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نزع
تصویر نزع
کندن چیزی از جایی، جان کندن، جان دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشف
تصویر نشف
به خود کشیدن و فروکشیدن آب یا رطوبت چیزی، مثل به خود کشیدن جامه عرق بدن را و به خود کشیدن حوض یا زمین آب را
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نزد
تصویر نزد
پیش، پیش کسی، در کنار یا برابر کسی، در نظر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خزف
تصویر خزف
سفالی، آنچه از جنس سفال باشد مثلاً کوزۀ سفالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نزل
تصویر نزل
بخشش، احسان، برکت، آنچه برای مهمان تهیه کنند، خوردنی و طعامی که پیش مهمان بگذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوف
تصویر نوف
شور و غوغا، صدایی که در کوه می پیچد، پژواک، برای مثال از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد / کوه پرنوف شد هوا پرگرد (عنصری - ۳۶۵)، بانگ سگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نزه
تصویر نزه
با صفا، خرم، پاک، پاکیزه، دور از بدی و کارهای ناشایسته، پاک دامن، بی آلایش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناف
تصویر ناف
سوراخ و گودی کوچک روی شکم که از بریدن بند ناف باقی می ماند، کنایه از وسط و میان چیزی
ناف ارض: کنایه از شهر مکه و خانۀ کعبه، ناف عالم
ناف زمین: کنایه از شهر مکه و خانۀ کعبه، ناف عالم
ناف زنی: کنایه از شهر مکه و خانۀ کعبه، ناف عالم، ناف زمین
ناف عالم: کنایه از شهر مکه و خانۀ کعبه، برای مثال قدم بر سر ناف عالم نهاد / بسا نافه کز ناف عالم گشاد (نظامی۵ - ۸۷۶)
ناف هفته: کنایه از روز سه شنبه، برای مثال از دگر روز هفته آن به بود / ناف هفته مگر سه شنبه بود (نظامی۴ - ۶۵۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عزف
تصویر عزف
آواز پری، آوا ساز کبوتر پدرام کبوتر تورانی از پرند گان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناف
تصویر ناف
گودی کوچک در وسط شکم انسان میباشد، سوراخ وسط شکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزا
تصویر نزا
نازا، عقیم، سترون
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نتفه، دستچین ها دهش ها جمع نتفه: صوادرنتف ازکرایم خدر خاطر... درگذرد
فرهنگ لغت هوشیار
تپ زده تپ کرده، زبان خشک تشنه، بیهوش، چاه کم آب، خونرفته سست، خونریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزی
تصویر نزی
تند خوی پرخاشجو
فرهنگ لغت هوشیار
کاج. تازه و خوب، بی آلایش پاکدامن، خرم پاک وپاکیزه خوش وخرم: نه بااو مقاومت می توانم کردن ونه ازاینجا تحویل که موضع خوش وبقعت نزه است، پرگیاه ودورازمردم، دورازبدی بی آلایش پاکدامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزو
تصویر نزو
برجستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزم
تصویر نزم
سختی گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
جائی که اکثر در آنجا فرود آیند، زمین سختی که به اندک باران سیل از آن جاری میشود
فرهنگ لغت هوشیار
لبالب شدن آبگیر لبالب شدن آوند، سبکی چستی خفت سبکی، شتاب چستی، جمع نزقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزغ
تصویر نزغ
طعنه زدن، بزشتی یاد کردن از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزع
تصویر نزع
جان کندن، دم بازپسین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزر
تصویر نزر
بی ارزش، آهستگی درنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزد
تصویر نزد
کنار، بر، بحضور، در نزدیکی، بخدمت، پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزخ
تصویر نزخ
آب تیره، چاه بی آب
فرهنگ لغت هوشیار