بانگ کردن آهو یا به خصوص بانگ کردن تکه و آهوی نر به وقت گشنی. (از منتهی الارب) (آنندراج). بانگ کردن آهو. (از اقرب الموارد). نزب. نزیب. (منتهی الارب). رجوع به نزب شود
بانگ کردن آهو یا به خصوص بانگ کردن تکه و آهوی نر به وقت گشنی. (از منتهی الارب) (آنندراج). بانگ کردن آهو. (از اقرب الموارد). نزب. نزیب. (منتهی الارب). رجوع به نزب شود
تاراج تاراجگر، جمع نهب، پروه ها (غنائم) غارت کردن (غیاث)، غارت: (... همه در معرض قتل و اسر و در نهاب نهب و فتک) (جومع الحکایات 2: 1)، جمع نهب: الف - غنیمتها. ب - حمله ها. توضیح بنظر می آید که در فارسی گاه بصورت مفرد آید: (زین نکویان یکی زروی عتاب پشت غم را خمی دهد زنهاب) (حدیقه. مد. 357)
تاراج تاراجگر، جمع نهب، پروه ها (غنائم) غارت کردن (غیاث)، غارت: (... همه در معرض قتل و اسر و در نهاب نهب و فتک) (جومع الحکایات 2: 1)، جمع نهب: الف - غنیمتها. ب - حمله ها. توضیح بنظر می آید که در فارسی گاه بصورت مفرد آید: (زین نکویان یکی زروی عتاب پشت غم را خمی دهد زنهاب) (حدیقه. مد. 357)