جدول جو
جدول جو

معنی ندیده - جستجوی لغت در جدول جو

ندیده(نَ دَ)
تأنیث ندید، به معنی همتا و مانند. (منتهی الارب). ج، ندائد. رجوع به ندید شود
لغت نامه دهخدا
ندیده
رویت ناشده، پنهان از نظر، نامرئی
تصویری از ندیده
تصویر ندیده
فرهنگ لغت هوشیار
ندیده
نادیده، دیده نشده، نسل پنجم، فرزند نبیره
تصویری از ندیده
تصویر ندیده
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رندیده
تصویر رندیده
تراشیده، رنده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کندیده
تصویر کندیده
کنده، جداشده، گود شده، گودال عریض برای جلوگیری از عبور دشمن یا برگرداندن سیل، خندق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
بدبو، چیزی که در جایی مانده و فاسد و بدبو شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
(رَ دی دَ / دِ)
رنده شده. صیقل شده. تراشیده شده. زدوده شده. رجوع به رندیدن و رند و رنده شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
کنده. (فرهنگ فارسی معین). کنده شده: ظلم الارض، کند زمین را در غیر جای کندیده. (منتهی الارب از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، واداشته به کندن. (فرهنگ فارسی معین) : زاب نام پادشاهی است از پادشاهان فرس که این همه انهار کندیدۀ اوست. (منتهی الارب از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به منتهی الارب ذیل ’زوب’ شود
لغت نامه دهخدا
(خَ دی دَ / دِ)
خنده کرده. خنده نموده
لغت نامه دهخدا
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
بدبو متعفن، فاسد تباه شده
فرهنگ لغت هوشیار
کنده، وا داشته بکندن: زاب نام پادشاهی است از پادشاهان فرس که این همه انهار کندیده اوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
((گَ دِ))
دارای بود یا مزه بد (بر اثر تخمیر شدن)، دارای گندیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
آسن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
فاسدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
Rotten
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
pourri
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
podrido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
çürük
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
podre
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
verfault
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
zgniły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
سڑا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
পঁচা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
เน่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
kuoza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
腐った
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
гнилий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
腐烂的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
רקוב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
썩은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
гнилой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
सड़ा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
rot
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
marcio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گندیده
تصویر گندیده
busuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی