جدول جو
جدول جو

معنی ندیده

ندیده
نادیده، دیده نشده، نسل پنجم، فرزند نبیره
تصویری از ندیده
تصویر ندیده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ندیده

ندیده

ندیده
تأنیث ندید، به معنی همتا و مانند. (منتهی الارب). ج، ندائد. رجوع به ندید شود
لغت نامه دهخدا

پدیده

پدیده
چیز جدید، آنچه اتفاق می افتد یا وجود دارد و می توان آن را تجربه کرد، شخص چیز یا حادثه چشمگیر
پدیده
فرهنگ نامهای ایرانی

حدیده

حدیده
کارد تیز، آهن، ابزار آهنین، میله ساز قطعه ای از آهن، ابزار آهنین، صفحه ای فلزی و سوراخ دار که فلزات را بتوسط آن بشکل میله نازک و مفتول در آورند، آلتی که میله فلزی را بوسیله آن بشکل پیچ در آورند، جمع حدائد (حداید) حدیدات
فرهنگ لغت هوشیار