جدول جو
جدول جو

معنی ندوت - جستجوی لغت در جدول جو

ندوت
(نُ دُوْ وَ)
ندی. نداوت. تری. نم. بلل. رطوبت. (یادداشت مؤلف). رجوع به ندوّه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبوت
تصویر نبوت
(پسرانه)
رسالت، پیامبری، مبعوث بودن کسی از سوی خداوند به راهنمایی مردم، یکی از سه اصل اعتقادی مسلمانان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نداوت
تصویر نداوت
تر شدن، تری، نمناکی، شادابی، طراوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبوت
تصویر نبوت
نفرت داشتن، نفرت طبع از چیزی و نپذیرفتن آن
کند شدن شمشیر، کارگر نشدن شمشیر
کم شدن بینایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نخوت
تصویر نخوت
تکبر کردن، فخر کردن، تکبر، بزرگی، بزرگ منشی، خودستایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعوت
تصویر نعوت
نعت ها، ویژگی ها، صفات، خصلت ها، ستایش ها، جمع واژۀ نعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبوت
تصویر نبوت
پیغمبری، پیمبری، خبر دادن از غیب یا از آینده به الهام خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
کمی، کمیابی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نشوت
تصویر نشوت
مست شدن، بوی یافتن، دانستن خبر، مستی سکر نشاه، آگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع نعت، ستایش ها زاب ها جمع نعمت صفتها لقبها: چنانکه خلیل رحمه الله - هریک را از ازاحیف اشعار عرب لقبی از اسما مصادر و نعوتی که از آن مشتق باشد مناسب تصرف آن در افاعیل نهاده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
کمیابی و کمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبوت
تصویر نبوت
خبر دادن از جانب خدا به وحی به الهام، پیغامبری، رسالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخوت
تصویر نخوت
تکبر، بزرگ منشی، خودبینی، خودپرستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نداوت
تصویر نداوت
نمناکی، رطوبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ندوه
تصویر ندوه
ندوه در فارسی انجمن رایستان گروه انجمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخوت
تصویر نخوت
((نِ وَ))
تکبر، خودبینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نداوت
تصویر نداوت
((نَ وَ))
تری، نمناکی، تازگی، طراوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ندوه
تصویر ندوه
((نَ دْ وَ))
گروه، انجمن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
((نُ رَ))
کمیابی، آنچه گاهی پیدا و آشکار شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبوت
تصویر نبوت
((نَ بُ وَّ))
پیامبری، رسالت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نشوت
تصویر نشوت
مست شدن، نشئه شدن، مستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبوت
تصویر نبوت
((نَ وَ))
نفرت کردن، دوری کردن، نفرت، اعراض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
Rareness, Rarity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
rareté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
Seltenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
বিরলতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
दुर्लभता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
rarità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
редкость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
zeldzaamheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
рідкість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
rzadkość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
rareza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
raridade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ندرت
تصویر ندرت
kelangkaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی