جدول جو
جدول جو

معنی نجاخ - جستجوی لغت در جدول جو

نجاخ(نُ)
آواز سرفنده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نجات
تصویر نجات
(پسرانه)
رهایی، خلاصی، آزادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نجاح
تصویر نجاح
پیروزی، رستگاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجار
تصویر نجار
اصل و تبار، حسب
لون، رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجار
تصویر نجار
کسی که اشیای چوبی درست می کند، درودگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفاخ
تصویر نفاخ
آماس و ورمی که از بیماری در بدن پیدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجات
تصویر نجات
رهایی یافتن. خلاص، رهایی، کنایه از رستگاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نساخ
تصویر نساخ
ناسخ ها، نسخ کننده ها، باطل کننده ها، کسانی که از روی کتاب یا نوشته ای نسخه بردارند، جمع واژۀ ناسخ
فرهنگ فارسی عمید
(نَجْ جا خَ)
امراءه نجاخه، زن که از کس وی آوازی برآید وقت جماع. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج) ، زن رشاحه که باربار تری فرج را بردارد، یا زنی که از دهان روده اش آواز برآرد همچو آواز رودۀ ستور. (منتهی الارب) (آنندراج). زنی که پیوسته باید تری کس خود را بردارد، و زنی که از مقعد خود آواز برآرد. (ناظم الاطباء) ، آن زن که سیر نشود از جماع. (مهذب الاسما)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نجار
تصویر نجار
درودگر، کسی که کارش ساختن اجناس چوبی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
از ساخته های فارسی گویان باد انگیز که انگور بسیار خورده باشد و چیزهای باد انگیز (مقالات شمس) زیرکی چون کبر و باد انگیز تست ابلهی شو تا بمانی تندرست (مثنوی دفتر 4 مولانا) آماس بیماری آماس پر باد، هر چیز که خوردن آن تولید نفخ در شکم کند. توضیح نفاخ بتشدید فاء مانند صراف که بمعنی نفخ دهنده استعمال میشود در لغت عرب نیامده مانند صراف و نطاق و امثال آنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجات
تصویر نجات
رهائی، خلاصی، رستگاری، برستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجاث
تصویر نجاث
تفتیش کننده، جستجو کننده در کارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجاح
تصویر نجاح
کامیاب و پیروز شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجاد
تصویر نجاد
بند شمشیر حمایل شمشیربندشمشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجاق
تصویر نجاق
پارسی ترکی شده ناچخ نچک بنگرید به نجق پارسی ترکی گشته ناچخ نجک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجام
تصویر نجام
اخترشناس
فرهنگ لغت هوشیار
نجات در فارسی بوختک رستار رستگاری رستن، آز، سماروغ، جای بلند، ماده شتر تیز رو
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ناسخ، پاچنگران بنگرید به نسخه جمع ناسخ: ... وتحصیل آن جزبسالهای درازممکن نگرددالابمعاونت نساخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نباخ
تصویر نباخ
خاز ترش، خاز تباه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناجخ
تصویر ناجخ
سرفنده، دریایی پرشور، لور زمین کند (لور سیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجات
تصویر نجات
((نَ))
رهایی، خلاصی، رستگاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجاح
تصویر نجاح
((نَ))
پیروزی، رستگاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجاد
تصویر نجاد
((نِ))
حمایل شمشیر، بند شمشیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجار
تصویر نجار
((نَ جّ))
درودگر، سازنده اشیاء چوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجار
تصویر نجار
((نِ یا نُ))
اصل، تبار، حسب، لون، رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نساخ
تصویر نساخ
((نُ سّ))
جمع ناسخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجات
تصویر نجات
رهایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نجار
تصویر نجار
چوبکار، درودگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نجار
تصویر نجار
Carpenter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نجات
تصویر نجات
Salvation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نجار
تصویر نجار
carpinteiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نجات
تصویر نجات
(PT) salvação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نجار
تصویر نجار
stolarz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نجات
تصویر نجات
(PL) zbawienie
دیکشنری فارسی به لهستانی