در اصطلاح بنایان، کاشی یا آجری که ملتقای دو سطح آن زاویۀ قائمه تشکیل ندهد بلکه بوسیلۀ سطح کم عرض دیگری دو سطح آن به هم پیوندد. آجری که لبۀ تیز نداشته باشد
در اصطلاح بنایان، کاشی یا آجری که ملتقای دو سطح آن زاویۀ قائمه تشکیل ندهد بلکه بوسیلۀ سطح کم عرض دیگری دو سطح آن به هم پیوندد. آجری که لبۀ تیز نداشته باشد
منسوب به نبش: هرچیزنبشدار، کاشی یاآجری که ملتقای دوسطح آن زاویه ای قایمه تشکیل ندهدبلکه بوسیله سطح کم عرض دیگری دوسطح آن بهم پیوندد آجری که لبه تیزنداشته باشد، آهنی که ازدوسطح عمودبریکدیگرتشکیل شده باشدوبرای ساختن پایه صندوقهای آهنی ودرومانندآن بکار رود
منسوب به نبش: هرچیزنبشدار، کاشی یاآجری که ملتقای دوسطح آن زاویه ای قایمه تشکیل ندهدبلکه بوسیله سطح کم عرض دیگری دوسطح آن بهم پیوندد آجری که لبه تیزنداشته باشد، آهنی که ازدوسطح عمودبریکدیگرتشکیل شده باشدوبرای ساختن پایه صندوقهای آهنی ودرومانندآن بکار رود
دسته ای از اقوام قدیم عرب که در حدود چهار قرن قبل از میلاد در یکی از نواحی عربستان ساکن شده و در سال ۱۰۶ میلادی به دست رومیان منقرض شدند، یک تن از قوم نبط، تهیه شده به وسیلۀ مردمان نبط، زبان و خط اقوام نبطی
دسته ای از اقوام قدیم عرب که در حدود چهار قرن قبل از میلاد در یکی از نواحی عربستان ساکن شده و در سال ۱۰۶ میلادی به دست رومیان منقرض شدند، یک تن از قوم نبط، تهیه شده به وسیلۀ مردمان نبط، زبان و خط اقوام نبطی
ناشی در فارسی برنا جوانک، تازه کار بی آزمون تازه کارمبتدی بی تجربه، ختم است برغم چندناشی بر خاقانی سخن تراشی. (خاقانی انجمن لغ)، بی تجربه، تازه کار، ناآزموده، بی مهارت
ناشی در فارسی برنا جوانک، تازه کار بی آزمون تازه کارمبتدی بی تجربه، ختم است برغم چندناشی بر خاقانی سخن تراشی. (خاقانی انجمن لغ)، بی تجربه، تازه کار، ناآزموده، بی مهارت