جدول جو
جدول جو

معنی ناپذیرفتنی - جستجوی لغت در جدول جو

ناپذیرفتنی
(پَ رُ تَ)
قبول نکردنی. غیرقابل قبول. باورنکردنی
لغت نامه دهخدا
ناپذیرفتنی
غیرقابل قبول، باور نکردنی
تصویری از ناپذیرفتنی
تصویر ناپذیرفتنی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ رُ تَ)
نپذیرفتنی. نامقبول. غیرقابل قبول. نشنودنی. که قابل اطاعت کردن نیست
لغت نامه دهخدا
(فِ / فَ رِ تَ / تِ)
نامقبول. مردود. قبول نشده. مستجاب نشده. تصویب نشده:
عذرهای دگرم هست و نگویم زین بیش
ناپذیرفته بود عذر چو بسیاربود.
امیرمعزی
لغت نامه دهخدا
(پَ رُ تَ)
درخور پذیرفتن. قبول کردنی. قابل قبول، در اصطلاح بانک سندی که قابل قبول باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناپذیرفته
تصویر ناپذیرفته
مردود، قبول نشده
فرهنگ لغت هوشیار
در خور پذیرفتن قبول کردنی پذرفتنی، باور کردنی قابل قبول، سندی که قابل قبول باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نپذیرفتنی
تصویر نپذیرفتنی
غیرقابل قبول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پذیرفتنی
تصویر پذیرفتنی
قابل قبول، موجه
فرهنگ واژه فارسی سره
باورکردنی، پسندیده، قابل قبول، مطلوب، مقبول، موردپسند
متضاد: غیرقابل قبول، نپذیرفتنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد