جدول جو
جدول جو

معنی ناهید - جستجوی لغت در جدول جو

ناهید
(دخترانه)
ونوس، پاک، بی آلایش، آناهیتا، ستاره زهره، نام مادر اسفندیار و مادر اسکندر، نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ پادشاه کیانی
تصویری از ناهید
تصویر ناهید
فرهنگ نامهای ایرانی
ناهید
زهره
تصویری از ناهید
تصویر ناهید
فرهنگ واژه فارسی سره
ناهید
زهره، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ونوس، بیدخت، بغدخت، بیلفت، خنیاگر فلک، مطربۀ فلک
ایزد بانوی آب ها در ایران قدیم
تصویری از ناهید
تصویر ناهید
فرهنگ فارسی عمید
ناهید
سیاره زهره، دختر نار پستان
تصویری از ناهید
تصویر ناهید
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آناهید
تصویر آناهید
(دخترانه)
آناهیتا، الهه آب، ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اناهید
تصویر اناهید
ناهید و ستاره زهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناهید
تصویر اناهید
زهره، دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، ونوس، بیدخت، بغدخت، بیلفت، خنیاگر فلک، مطربۀ فلک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اناهید
تصویر اناهید
ناهید، زهره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناهیه
تصویر ناهیه
ناهی، نهی کننده، بازدارنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع، رادع
فرهنگ فارسی عمید
دغاباز کلک زن دشنام گونه ایست که به سیدان نادرست و نابکار اطلاق کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادید
تصویر نادید
نادیده ناپدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهیه
تصویر ناهیه
مونث ناهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهیه
تصویر ناهیه
((یَ))
مؤنث ناهی، جمع نواهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناهی
تصویر ناهی
نهی کننده، بازدارنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، وازع، حابس، زاجر، معوّق، مناع، رادع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناهد
تصویر ناهد
نارپستان: دختر، شیر بیشه
فرهنگ لغت هوشیار
بازدارنده نهی کننده بازدارنده منع کننده: فعلت نه بقصد آمرخیر قولت نه بلفظ ناهی شر. (ناصرخسرو. 180)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهی
تصویر ناهی
بازدارنده، نهی کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناهد
تصویر ناهد
((هِ))
زن برآمده پستان، برخیزنده به سوی دشمن، شیر، اسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب ناهید
تصویر آب ناهید
(دخترانه)
نام زنی در منظومه ویس و رامین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پناهیدن
تصویر پناهیدن
اکتناف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پناهیده
تصویر پناهیده
پناه گرفته التجا یافته ملتجی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدنی
تصویر پناهیدنی
آنکه قابل پناهیدن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدن
تصویر پناهیدن
پناه بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدگی
تصویر پناهیدگی
حالت و چگونگی پناهیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناهیدن
تصویر پناهیدن
پناه بردن، پناهنده شدن، برای مثال بر که پناهیم تویی بی نظیر / در که گریزیم تویی دستگیر (نظامی۱ - ۷)، بدید از بد و نیک آزار اوی / به یزدان پناهید در کار اوی (فردوسی - ۲/۲۰۷)، از آن کسی که شان خواند از جای خویش / به یزدان پناهید و رفتند پیش (فردوسی - ۵/۵۰۶) زنهار خواستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پناهیده
تصویر پناهیده
پناه برده، پناه گرفته، کسی که دیگری به او پناه برده، پناه دهنده
فرهنگ فارسی عمید