جدول جو
جدول جو

معنی ناهد

ناهد((هِ))
زن برآمده پستان، برخیزنده به سوی دشمن، شیر، اسد
تصویری از ناهد
تصویر ناهد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ناهد

ناهد

ناهد
زن برآمده پستان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغه). دختر نارپستان. (برهان قاطع) (آنندراج) (جهانگیری) (ناظم الاطباء). کنیزک پستان از جای برخاسته. (دهار). کنیزک که پستانش از جای برخاسته بود. (مهذب الاسماء). دختری که پستانش نو برآمده باشد. (غیاث اللغات). کاعب ناهده. ج، نواهد، غلام مراهق. (معجم متن اللغه) (آنندراج). ج، نهداء، نُهّاد، نواهد، برخیزندۀ به سوی دشمن. (ناظم الاطباء). ناهض. (نشوء اللغه). ج، نُهّاد،)
{{اِسم}} اسد. (معجم متن اللغه) (المنجد). شیر بیشه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ناهید

ناهید
ونوس، پاک، بی آلایش، آناهیتا، ستاره زهره، نام مادر اسفندیار و مادر اسکندر، نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ پادشاه کیانی
ناهید
فرهنگ نامهای ایرانی